hard thief part. 8
دستمو رو صورتمو گذاشتمو و فهمیدیم یکی زده تو صورتم حس خون رو تو دهنم حس کردم دستمو روی فکم گذاشتمو تکونش دادم بزاق دهنم و خون با هم قاطی شد بود جلو چشمام رو خون گرفته بود رو به رو مو نگاه کردم دیدم تهیونگ پوز خندی تحویل دادمو خونای توی دهنمو با دستمالی که تو جیم بود پاک کردم و تو چشماش نگاه کردم
- اقای کیم به شما یاد ندادن با یک خانوم چجوری باید برخورد کرد؟ اگه نمی موندی خوندم بهت یادش بدم و یک سوال از اون روز تا حالا، اگه بخشیدمت و بهت چیزی نمی گم به خاطر دوستی چند سال پیشمونه ، ادم تا یک حدی تحمل داره یک بار بزنی هیچی نمیگه دو بار بزنی بازم هیچی نمیگه ولی سومین بار دیگه نمی تونه تحمل کنه و یک کاری می کنه که نباید بکنه با تعنه از کنار تهیونگ رد شدمو و سمت دختره رفتم و موهای بلند شو کشیدم سمت خودم و دم گوشش رفتم
-دفعه اخرت باشه باهم می گی هرزه شانس اوردی دوست پسرت امد وگرنه یک کاری می کردم که با گریه از اینجا بری بیرون و پرتش کردم که افتاد زمین
تهیونگ:چته دختره عوضی؟
-یاد گرفتم دستمو روی دوست قدیمم بالا نبرم ولی روی کسی که توهین می کنه خوب بلدم
سمت پله ها رفتم که برم بالا جیمین سمتم امدم
جیمین:یونسو از پله ها نه اسانسور
-نه از پله ها میرم
جیمین: جین گفت از پله ها نزارم بری
- اوففف باش
«از دید یونگی»
همه از اتاق امدیم بیرون
ته: من از اسانسور میرم سرم درد می کنه
+ باش
از پله ها می خواستم برم پایین که با بحث دو نفرو شنیدم دقت کردم دیدم اون دختر و وئول دارم با هم دعوا می کنن با دقت به حرفا گوش میداد که تهیونگ یکی زد توی گوش اون دختر میخواستم داد بزنمو ازش دفاع کنم که خودش از من سریع تر عمل کرد و از این که جلوی یک مرد وایستاد خوشم امد سمت اتاقش رفتو درو بست رفتم پایین
+سلام وئول
وئول: سلام هیونگ این هرزه بی شعورت رو...........
کوک: خفه شو وئول 😡 تا وقتی منو جیمین توی این خونه ایم هیچ کس حق توهین رو به یونسو نداره
تهیونگ: کوک درست حرف بزن
کوک: به نامزدت بگو درست حرف بزنه تا منم درست حرف بزنم
تهیونگ: به تو که توهین نکرد
کوک: به کسی که مثل خ.........
+ بس کنید(با داد)
+نامجون اون دختر رو ببر بخش خدمتکارا
کوک: هیونگ اون تازه از بیمارستان امده
+ خب چی کار کنم؟
کوک: حالش خوب نیست
+ مگه مرخصش نکردن باید خوب باشه دیگه
کوک: اما....
+ اما؟
کوک: هیچی
+ نامجون الان برو
نامجون: اوکی
نظر بدین لطفا😭😭😭😭
- اقای کیم به شما یاد ندادن با یک خانوم چجوری باید برخورد کرد؟ اگه نمی موندی خوندم بهت یادش بدم و یک سوال از اون روز تا حالا، اگه بخشیدمت و بهت چیزی نمی گم به خاطر دوستی چند سال پیشمونه ، ادم تا یک حدی تحمل داره یک بار بزنی هیچی نمیگه دو بار بزنی بازم هیچی نمیگه ولی سومین بار دیگه نمی تونه تحمل کنه و یک کاری می کنه که نباید بکنه با تعنه از کنار تهیونگ رد شدمو و سمت دختره رفتم و موهای بلند شو کشیدم سمت خودم و دم گوشش رفتم
-دفعه اخرت باشه باهم می گی هرزه شانس اوردی دوست پسرت امد وگرنه یک کاری می کردم که با گریه از اینجا بری بیرون و پرتش کردم که افتاد زمین
تهیونگ:چته دختره عوضی؟
-یاد گرفتم دستمو روی دوست قدیمم بالا نبرم ولی روی کسی که توهین می کنه خوب بلدم
سمت پله ها رفتم که برم بالا جیمین سمتم امدم
جیمین:یونسو از پله ها نه اسانسور
-نه از پله ها میرم
جیمین: جین گفت از پله ها نزارم بری
- اوففف باش
«از دید یونگی»
همه از اتاق امدیم بیرون
ته: من از اسانسور میرم سرم درد می کنه
+ باش
از پله ها می خواستم برم پایین که با بحث دو نفرو شنیدم دقت کردم دیدم اون دختر و وئول دارم با هم دعوا می کنن با دقت به حرفا گوش میداد که تهیونگ یکی زد توی گوش اون دختر میخواستم داد بزنمو ازش دفاع کنم که خودش از من سریع تر عمل کرد و از این که جلوی یک مرد وایستاد خوشم امد سمت اتاقش رفتو درو بست رفتم پایین
+سلام وئول
وئول: سلام هیونگ این هرزه بی شعورت رو...........
کوک: خفه شو وئول 😡 تا وقتی منو جیمین توی این خونه ایم هیچ کس حق توهین رو به یونسو نداره
تهیونگ: کوک درست حرف بزن
کوک: به نامزدت بگو درست حرف بزنه تا منم درست حرف بزنم
تهیونگ: به تو که توهین نکرد
کوک: به کسی که مثل خ.........
+ بس کنید(با داد)
+نامجون اون دختر رو ببر بخش خدمتکارا
کوک: هیونگ اون تازه از بیمارستان امده
+ خب چی کار کنم؟
کوک: حالش خوب نیست
+ مگه مرخصش نکردن باید خوب باشه دیگه
کوک: اما....
+ اما؟
کوک: هیچی
+ نامجون الان برو
نامجون: اوکی
نظر بدین لطفا😭😭😭😭
۱۳.۷k
۰۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.