پارت ۹۴
پارت ۹۴
ویو کوک
تو بغلم چرخید و محکم چسبیدتم
+ببخش
- تو هم ببخش
+من چرا؟؟
-نباید انقدر بهت زور میکردم که رابطه داشته باشیم . کارم نوعی ت.ج.ا.و.ز بود (ناراحت)
+یکبار دیگه بگو تا کاری کنم که هرچی پیشمونی هست برات بیاد ؛ تجاوز؟ هه ، اگر به این کارت میگی تجاوز که واقعا متاسفم برات
-پس چرا انقدر مخالفت داشتی.؟
+...
-دیدی ! پس نگو که مشکلی نبوده (:
دیگه چیزی نگفت و سرش رو گذاشت رو سینم .
+بهتری؟
-آره؛ حالا دیگه میرم
+چی؟!
-میرم.
+چ...چرا؟
-دیگه نمیتونم بمونم . کار دارم
+باشه ، پس...لااقل قبل رفتنت بزار...هیچی
-بگو چی؟
+برو ... فردا میبینمت نه؟
-آره
سرم رو کردم تو گردنش و نشوندمش رو پاهام . شروع کردم به مارک کردن گردنش
نمیتونستم دل بکنم
+آه...آی.
-اینم برای برابری مون (چشمک)
+ولی دردی که من بهت دادم بیشتر از این بود (ناراحت)
-بقیه اش بمونه برای بعداً (خنده شیطانی)
گذاشتم پایین و رفتم سمت کوله ام
وسایلم رو جمع کردم و رفتم سمت در
-خدافظ بیب
+خدافظ(ناراحت)
اومدم بیرون و از آجوما هم خدافظی کردم
وقتی رسیدم خونه فقط ولو شدم رو تخت و ...
ویو کوک
تو بغلم چرخید و محکم چسبیدتم
+ببخش
- تو هم ببخش
+من چرا؟؟
-نباید انقدر بهت زور میکردم که رابطه داشته باشیم . کارم نوعی ت.ج.ا.و.ز بود (ناراحت)
+یکبار دیگه بگو تا کاری کنم که هرچی پیشمونی هست برات بیاد ؛ تجاوز؟ هه ، اگر به این کارت میگی تجاوز که واقعا متاسفم برات
-پس چرا انقدر مخالفت داشتی.؟
+...
-دیدی ! پس نگو که مشکلی نبوده (:
دیگه چیزی نگفت و سرش رو گذاشت رو سینم .
+بهتری؟
-آره؛ حالا دیگه میرم
+چی؟!
-میرم.
+چ...چرا؟
-دیگه نمیتونم بمونم . کار دارم
+باشه ، پس...لااقل قبل رفتنت بزار...هیچی
-بگو چی؟
+برو ... فردا میبینمت نه؟
-آره
سرم رو کردم تو گردنش و نشوندمش رو پاهام . شروع کردم به مارک کردن گردنش
نمیتونستم دل بکنم
+آه...آی.
-اینم برای برابری مون (چشمک)
+ولی دردی که من بهت دادم بیشتر از این بود (ناراحت)
-بقیه اش بمونه برای بعداً (خنده شیطانی)
گذاشتم پایین و رفتم سمت کوله ام
وسایلم رو جمع کردم و رفتم سمت در
-خدافظ بیب
+خدافظ(ناراحت)
اومدم بیرون و از آجوما هم خدافظی کردم
وقتی رسیدم خونه فقط ولو شدم رو تخت و ...
۱.۸k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.