سناریو توکیو رینوجرز دلیل طلاقتون سناریو بسی سمی part 6

تایجو:
قاضی: اوف خدایا..بهت پناه میارم...مشکل شما چیه؟
ا/ت: الاهو‌ اکبررررررررررررررررر آیییییییی من عضلاتممممممممممممممممممم داره میترکههههه
قاضی: این دلیل طلاقتونه؟
ا/ت: ارععععععع شبا زیادی من فک میکنم سفت بغلم میکنهههههههه صدایه تکون خوردن استخونامو‌ میشنومممممممم
تایجو: هه از خوداتم باشهههه ملت آرزوشونه‌ با من دست بدننننننن من تو رو بغل میکنمممممم دهنتو باز میکنی؟ انقد لوس و فیسه‌ افاده ای نباش😑
ا/ت: من خیلی بغل کردنتو دوس دارمااااا ولی میفهمیییییی؟ صب نمیتونممممم تکون بخورمممممممممممم...! علاوه بر این یه شب تصمیم به سجده ی الاهی‌ کردن رو من میکنییییی اون دردش به کناررررررر...بعدششششش منو بغل میکنییییییی به کناررررررررررز...صب بیدار میشمممم انقدررررر ک پهلو و کمرم درد میکنه احساس می کنم حاملممممم
تایجو: خب..درست فک کردی!
ا/ت:چیییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟
تایجو: خب من زود کار رو تموم نکردم...خب...چیز خالی شد داخلتو...
ا/ت: ینی تو میخایییی بگییییی یه موجودههههه زندههههه الانننننن تو من زندگی میکنههههههههه؟؟
تایجو: فقط ۹ ماهه ...بعدش میاد بیرون تو جفتمون ینی...تو خونه ی جفتمون زندگی میکنه..نظرت چیه؟
ا/ت: شیباااااااااا تایجووووووووووووو
تایجو:اسم بچمونو چی بزاریم؟
ا/ت: تاییییییییی
تایجو: بنظرت دختره یا پسره؟
ا/ت: جووووووووو
تایجو: امیدوارم دختر باشه...
ا/ت: گوش میدی به من؟
تایجو: چون باید شبیه تو بشه:]
ا/ت: خدااااااااااا
تایجو: بسه دیگههههه پاشووووو
باید بریم
ا/ت: چیییی؟
تایجو: مسخره بازی رو تموم کن پاشو بریم سونو گرافی...تو امروز دومین روزشه پاشو پاشوووووو
ا/ت: هااااا؟ چراااا؟
تایجو: چرا؟ تو ک نمیخای وقتی ک حامله ای از من طلاق بگیری؟ امکان ندارع ...مال منید!
ا/ت: منیددددد؟؟
تایجو: ارع...تازه من جای قاضی بودم اون برگه رو میکردم تو حلقت ..باشه..آروم تر بغلت میکنم ..هر وقت داشتی خفه. میشدی و دردت گرفت بیدارم کن..فوقش داد و بیداد میکنم دیگه..پاشوووو منو نگا میکنییییییی؟!