دخترک کوشولو 4

اسلاید 2: لباسی که تنش کرده بودن

ᕙ(＠°▽°＠)ᕗ ᕙ(＠°▽°＠)ᕗ

کم کم از خواب بیدار شدم دیدم توی گهواره حالت مشکی توسی بودم بزرگ بود
واقعاً انگار یه بچه ۲ ساله شده بودم از ۲ ساله هم کمتر
بعد یهو متوجه شدم پستونک دور دهنمه
ولی چرا فکر کردن من بچه‌ام؟
پستونکو که درآوردم دهنم به سوزش دراومد
سریع پستونکو گذاشتم فکر کنم این باعث میشه که دهنم
نسوزه....
خیلی خجالت آوره ولی باهاش کم کم کنار میام مجبورم آخه..

به لباسم نگاه کردم لباسم خفن بود یه لباس مشکی با یه کلاه بزرگ..... عالیه 👌
سعی کردم بشینم ولی نشد
انگار خیلی خیلی سنگین شده بودم بعد صدام دیگه در اومد داد و بیداد راه انداختم
_ آخه خدای من چرا همچین کاری با من می‌کنی می‌دونم لطف کردی که من بیام تو این دنیا ولی چرا من بچه!!! یعنی هرچی فحش ناموسی دارم به خودم میدم ولی چراااااااااااااااااا.....(بقیه‌اش دیگه بد بود نذاشتم😐)
.#٪=+@٪~#~٪@=+٪٪_~&~@٪@+=#~&_##.......
آخیش خالی شدم... هوفففففف
یهو دیدم در باز شد
شدوعههههه
عررررررررررررررررررررررررررررررر
لباسش خیلی خفن بود تو بیمارستانم همینجوری بود البته من سونیکو اینجوری دیدم از شدو ندیدم
دستم به بالا گرفتم و خندیدم.. بفهمه هم خوشحالم که اینجاست هم بغلم کنه...
شدو _ اینجارو باش ببین نینی موچولومون بیدار شده !
_ هومم هوممم
شدو _ خوب بیا بغل داداش بزرگه
داداش بزرگه منظورش چیه؟؟
بغل شدو از اتاق که اومدم بیرون دیدم طبقه بالا و یه پله جلومونه به شبیه خونه لاکچری که پله داره از پله که اومدیم پایین دیدم پذیرایی و آشپزخونه هست پذیرایی همه بودن
تیلز امی سیلور سونیک ناکلز بیلز روژ همشون خیلی خفن بودن
توی حال پذیرایی نشستیم و سونیک سکوت و شکست.
.
.
.
.
.
....