پارت ۲۳ : مرتیکه مو قشنگ

@ یکی میشه به من توضیح بده برای چی اومه منو زد ؟؟؟😡😡😡😡😡😡
= چی تو رو زد ... تو ذهنش : دختره ی عفریته یه اشی برات می پزم هفت قلم روغن داشته باشه ولی یه فکر بهتر دارم

راستش رو بخوای خیلی از خود راضی بود اومد تا دید خواهر داری گفت که با تو بهم میزنه
تو ذهنش : حالا وقتشه که آخرین قسمت نقشمونو اجرا کنیم
راستش حس کردم برادرش از من خوشش اومده
@ چییییییییی ؟ واتتتتتتتتت
= من زدم رو پای سوگورو تو گوشش گفتم : مشخصه عصبانیه
ایول نقشمون داره جواب میده
تازه ساتورو گردنم که میبینی بستم اون مرتیکه عوضی هلم داد افتادم
دقیقه عین عکس پارت بود قیافش * لعنتی خواهرش خیلی خوشگله *
منم بیرونشون کردم
○ اره خیلی مرتیکه پرو بود ...آدمای این دوره زمونه رو نمیشه شناخت.... مرتیکه استاد دانشگاه بودا ولی عجب سوس ماری بود.
@ خوب کاری کردین بیرونشون کردین
کارتون درست بود
گردنت خیلی زخم شده؟؟؟ ببینم ( منحرف نباشییییییییدددددد خواهر برادرنننننن )
= تو ذهنش: شت یادم رفت گریمش کنم
چیکار کنم ؟؟؟؟
= دست نزن @ میخوام پماد بزنم
= گمشو اونور خودم زدن خرس گریزلی
گمشو برو سر میز شام بخوریم مردم از گشنگی
@ باشه بابا ‌.. چرا عصبانی میشی😡
@ شام چی درست کردی ؟؟؟
رامن درست کردم با سوشی 🍜🍱
@ ایولللللل .... 🤗
@ سوگورو بیا سر میز چرا تعارف میکنی ؟
○ باشه ... ممنون 😊
= راستی فردا بلیط سینما گرفتم ☺️
فیلم ترسناک احضار پایه این بریم ؟🤡
○ من که پایه ام
@ اه ... راستش ... خیلی ترسناک
= اره فکر کنم
@ باشه .... بریم .. فقط میشه صندلی عقب بشینیم 📽
= باشه
@ دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود
@ شبتون بخیر ...راستی شما نمیخوابین؟؟
= من خوابم نمیاد
○ منم تازه غذا خوردم ... یکم تلویزیون نگاه میکنم بعد میرم خونه 🥹
@ باشه شبتون بخیر 🥱
= رفت ؟ ○اره فکر کنم 🤭
=○ بزن قدش نقشمون بی نظیر شد 🖐
○ معرکه شد 😏😏😏
+اونور داستان ساتورو **
@ یه دماری از روزگار این نیکولاس خوشگله در بیارن که صدای خرس گریزلی بده
مرتیکه مو قشنگ
🤬🤬🤬🤬🤬