عشق ممنوع پارت۱
عشق ممنوع پارت۱
سلام من ات هستم در کره زندگی می کنم ولی پدر و مادرم در آمریکا زندگی می کنند و من ۱۹ سالمه
ویو تهیونگ
من تهیونگ هستم در کره زنگی میکنم و امروز باید با یکی ازدواج کنم
جیمین دوست من هست و اون یکی را می شناسه که به نظر من هم خوب است من آدرس آن را پیدا کردم امشب وقتی خوابید ات را میدزدم و مال خودم میکنم
ویو ات
شب هست رفتم حمام مو هایم را شانه کردم و می خواهم بخوابم
ویو ته
آن را دزدیدم در یکی از اتاق هام گذاشتم و در را قفل کردم من هم میرم بخوابم فردا روز بزرگی است
ویو ات
بیدار شدم دیدم یک جای دیگر است تا اینکه یکی در زد و یک پسر جذاب آمد تو
ته:میشه بیام تو؟
ات:ب بیا(ترسیده)
ته:سلام من ته هستم تو قراره از این به بعد اینجا زندگی کنی اجوما قوانین را بهت میگه(رفت بیرون)
اجوما:من بهت قوانین را میگم
۱هرچی ارباب گفت میگی چشم وگرنه تنبیه میشوی
۲تو از این به بعد پیش ارباب می خوابی
رفت بیرون
ویو ات
یعنی من قراره پیشه اون پسر جذاب بخوابم همه چی خیلی سریع داره پیش میره واییی
سلام من ات هستم در کره زندگی می کنم ولی پدر و مادرم در آمریکا زندگی می کنند و من ۱۹ سالمه
ویو تهیونگ
من تهیونگ هستم در کره زنگی میکنم و امروز باید با یکی ازدواج کنم
جیمین دوست من هست و اون یکی را می شناسه که به نظر من هم خوب است من آدرس آن را پیدا کردم امشب وقتی خوابید ات را میدزدم و مال خودم میکنم
ویو ات
شب هست رفتم حمام مو هایم را شانه کردم و می خواهم بخوابم
ویو ته
آن را دزدیدم در یکی از اتاق هام گذاشتم و در را قفل کردم من هم میرم بخوابم فردا روز بزرگی است
ویو ات
بیدار شدم دیدم یک جای دیگر است تا اینکه یکی در زد و یک پسر جذاب آمد تو
ته:میشه بیام تو؟
ات:ب بیا(ترسیده)
ته:سلام من ته هستم تو قراره از این به بعد اینجا زندگی کنی اجوما قوانین را بهت میگه(رفت بیرون)
اجوما:من بهت قوانین را میگم
۱هرچی ارباب گفت میگی چشم وگرنه تنبیه میشوی
۲تو از این به بعد پیش ارباب می خوابی
رفت بیرون
ویو ات
یعنی من قراره پیشه اون پسر جذاب بخوابم همه چی خیلی سریع داره پیش میره واییی
۶۸۳
۰۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.