رومان خوشبختی پارت ۵

یوجین : سریع حاضر شدم و سوئیچ ماشین وکارت شناسایم روبرداشتم ماشینو روشن کردم لوکیشن رو زدم وراه افتادم وقتی نزدیک ادرس شدم دیدم یه خوابگاه دانشگاه که خیلی وقت پلمپ شده جلوی در ورودی که رسیدم تعداد زیادی از ارتشی های مسلح در ورودی و بسته بودن ترمز که کردم یکی از سرباز ها اومد وگفت شما باکی کاردارین گفتم با چو هیون ته کار داشتم که هماهنگ شده سرباز گفت کارت شناسایتونو لطف کنید بدید کارتو از داشبور ماشین دادم سرباز یه نگاهی انداخت واشاره کرد درو باز کنن کارتو برگردوند و رفت کنار منم راه افتادم برم توی خوابگاه
می سو:منو بردند وچند نمونه ازمایش گرفتند یه افسر درجه دار بود گفتم بهش احتمال اینکه الوده شده باشم چقدر گفت بستگی به سیستم ایمنی بدنت داره اگه ضعیف باشه صددرصده بهش گفتم اسم من کیم می سو اسم تو چیه یه نگاه بی تفاوتی انداخت وگفت کانگ سه را هستم ورفت چند دقیقه ای نشسته بودم که همون مردی که منو اورده بود اومد وگفت نشد خودمو معرفی کنم من چو هیون ته هستم رئیس ستاد مبارزه با بحران چند روزی باید مهمون ما بمونید تا مطمعن شیم مبتلا نشده باشید تا جواب ازمایش ها بیاد
می سو: خوشبختم منم کیم می سو هستم پلیس ویژه مبارزه با تروریست چند روز باید بمونم
هیون ته :۳روز لطفا همکاری کنید
می سو چرا باید من با شما همکاری کنم
هیون ته ؛اگه همکاری کنید من به شما امتیاز میدم ویه پروژه ی هست که به پلیس ها خونه بر اساس امتیاز های سالانه میده که اگه ۱۲امتیاز داشته باشی میتونی ده سال اونجا بمونید و خونه به اسم شما میشه خونه تو منطقه خیلی خوبیه واگه ازدواج هم کرده باشید واحد بزرگی بهتون میده
می سو :دیدم فکر خیلی خوبیه اینجوری صاحب خونه هم میشم ولی امتیاز من خیلی کمه واین هم بیشتر از سه امتیاز نمیتونه بده من ۵تا امتیاز بیشتر نداشتم اگه ازدواج کرده بودم میشد یه کاری کرد به هیون ته گفتم باشه من سه روز میمونم و توهم به من سه امتیاز میدی
هیون ته: قبول کرد
می سو راه افتاد که بره استراحت کنه به افسر کانگ گفتم راهنمایش کنه
دیدم یوجین داره زنگ میزنه جواب دادم گفت من رسیدم بهش گفتم من العان میام وبه سمت دفترم راه افتادم جلودر بودم که دیدم بکی داره یاد سمتم واستادم اومد جلو وگفت شما باید چو هیون ته باشد با سر حرفشو تائید کردم وگفتم وشما هم یوجین هستید دست دادیم و رفتیم تو دفتر ونشستیم بهش گفتم چیزی میل داری بگم بیارن یوجین گفت نه ممنون نشستم جلوش وگفتم چی میدونی
یوجین:چیزی نمیدونم ولی مجرم گفته از یکی قرص خریده
هیون ته :تو قرص هارو دیدی ؟
یوجین : نه ولی مطمعنم کار اون قرصه
هیون ته : مدرکی هم برای حرفت داری یا نمونه قرصی که میگی
یوجین :نه
هیون ته :اگه نمونه قرصو پیدا کنی میتونی دوستت راهم ببینی ودرجریان پرونده قرارت میدم
یوجین قبول کرد وگفت می سو حالش خوب بود
هیون ته :فعلا چیزی نمیتونم بگم ولی دوروز دیگه جواب ازمایش ها میاد
یوجین: گفت من مدارک میارم پس به قولتون عمل کنید
هیون ته قبول کرد وگفت باشه
یوجین