Promise🦢🐾 p¹³

یونجین « عایشششش خانم هوانگ من تازه کارم ربات که نیستم..بخدا میخواستم برم کارگر ساختمان سازی بشم کارم راحت تر بود →_→
هوانگ « پس تشریفتو ببر همونجااا
یونهی « نه نه نههه شوخی میکنه بچم🌚*زیرلب *خفه شو بچههه
خانم هوانگ نگاهی تاسف بار به یونهی و یونجین کرد و از اتاق خارج شد...یونجین سرشو نسبتا محکم زد به میز و شروع به غرغر کردن کرد...
یونجین « عایشش خو اخه میکاپ آرتیست بودن چه ربطی به طی کشیدن سالن آرایش دارههه...یا مثلا چرا باید موهای عروسک رو چتری کوتاه کنم من میکاپرم نه مسئول چیدن و مدل موووو-_- یکی نیست بگه نونت کم بود آبت کم بود میکاپر شدنت چی بود
یونهی « کمتر غر بزنی لقب ننه جون ازت برداشته نمیشههه-_- همون روز اول که گفتم طرف حسابت خانم هوانگه باید پیش بینی میکردم همچین روز و همچین غرغرایی رو ازت میشنوم عایش
یونجین « راستی...یه سوال تو که چند ساله اینجا کار میکنی...ام بیشتر کارای کدوم گروه رو میکنی؟
یونهی « بستگی داره کدوم گروه اجرا داشته باشه و شیفت ما کی باشه...یا کدوم زیر مجموعه کمپانی بریم...گروه های مختاف نیوجینز، انهایپین، گروه خان داداش شما، تی اکس تی...ولی من به شخصه با گروه تی اکس تی بیشتر کار کردم اما توی بی تی اس دوستای بیشتری دارم^^
یونجین « دوست•-•؟
یونهی « اهوم...جیمین و جیهوپ ...با اونا خیلی راحت تر کنار اومدم...نامجون خیلیییی رسمی و مودبانه صحبت میکنه جوری ک خودتم خجالت میکشی فرار میکنی میری...جین اوپا هم همش جوک میگه و بامزه بازی درمیاره اما فاصلشو با کارمندا حفظ میکنه ک هم شایعه ای چیزی نشه هم اونا معذب نشن...جونگکوک ک اصن جرعت نداریم باهاش حرف بزنیم بین بقیه ممبرا خیلی عزیز دردونس و از دخترا مث اینکه گریزانه...اهم یونگی هم ک اصن یه میکاپ آرتیست مرد داره برا خودش بچم مسلمانه🌚🤌🏻 تهیونگم...آم نمیدونم خیلی باهاش صحبت نکردم چون از بین کارکنان فقط با مترجم و منجیرش و بادیگارداش صمیمیه...اصن ما میکاپ آرتیستا براش پشمکیم
یونجین « تو پشمکی یا میکاپ آرتیستا 😈
یونهی « یا یا افکار مزخرف رو از ذهنت دور کن عی بشر...من دیگ اون حسی که دبیرستان بودم رو بش ندارم بعله•-•
یونجین « اره منم مثلا باور کردم →_→
یونهی « حالا هرچی...ببین از من میشنوی خیلی لج به لج هوانگ نذار...بخاطر اینکه گروه تی اکس تی چند روز دیگ کار اخرین آهنگ البومشون تموم میشه و باید برن برای ضبط ام وی و اونجاس ک تو میتونی خودی نشون بدی
یونجین « کاش سوبین بهم بیافته ◕‿◕
یونهی « اوم دقیق...چی چی تو مگ سوبینو دیدی؟
یونجین « بلی تازه کلی عم حرف زدیم^^
یونهی « صحیح://..خب بیا بریم تا چص بودن خانم هوانگ کار نداده رو دستت



خداوکیلی‌هرجورمیدونین‌حمایت‌کنین‌گناه‌دارم🥲