"سناریو"
وقتی حالشون بده و تو خونه نیستی ، بهت زنگ میزنن...
"منحرف فکر کنید..."
نامجون:ا.ت هر جا هستی همون جا بمون،دارم میام دنبالت..."پ.ن:الفاطحه ا.ت جان!"
جین:مگه نگفتم بدون من جایی نرو؟ زود برگرد خونه...ددی بهت احتیاج داره..
جیهوپ:"صبر میکنه تا برگردی"
جیمین:ا.ت...اگه چند دقیقه دیگه خونه نباشی...با درد زیاد تمومش میکنم!
تهیونگ: کیم ا.ت....اگه زیاد طولش بدی منو با یه زن دیگه میبینی
جونگ کوک:کجا؟...مهم نیست...الان ددی مهم تره برگرد خونه...
وقتی شب میری خونشون
نامجون: خوش اومدی...ولی دیگه نمیزارم بری راه برگشتی نیست!
جین:نصف شبی اینجا چیکار میکنی ! مگه دوست پسر نداری؟
ا.ت:جین...دوست پسرم تویی!
جین:من کی از سینگلی درومدم...بذگریم! بیا بریم یچیزی بخوریم!
شوگا:از کی انقدر شجاع شدی؟انتظار نداشته باش فکرای خوبی بکنم!
جیهوپ:اومممم...این وقت شب دلت برام تنگ شده؟
جیمین:چه خوب شد که اومدی خودم میخواستم بیام دنبالت...توام دلت برای ددی تنگ شده؟
تهیونگ:"درو قفل میکنه"ازون جایی دوسه شب اینجایی گمون نکنم نیاز باشه در باز بمونه!
جونگ کوک:دفعهی قبل که شب اومدی خونمون چند روز نمیتونستی راه بره! خیلی شجاعی!
"منحرف فکر کنید..."
نامجون:ا.ت هر جا هستی همون جا بمون،دارم میام دنبالت..."پ.ن:الفاطحه ا.ت جان!"
جین:مگه نگفتم بدون من جایی نرو؟ زود برگرد خونه...ددی بهت احتیاج داره..
جیهوپ:"صبر میکنه تا برگردی"
جیمین:ا.ت...اگه چند دقیقه دیگه خونه نباشی...با درد زیاد تمومش میکنم!
تهیونگ: کیم ا.ت....اگه زیاد طولش بدی منو با یه زن دیگه میبینی
جونگ کوک:کجا؟...مهم نیست...الان ددی مهم تره برگرد خونه...
وقتی شب میری خونشون
نامجون: خوش اومدی...ولی دیگه نمیزارم بری راه برگشتی نیست!
جین:نصف شبی اینجا چیکار میکنی ! مگه دوست پسر نداری؟
ا.ت:جین...دوست پسرم تویی!
جین:من کی از سینگلی درومدم...بذگریم! بیا بریم یچیزی بخوریم!
شوگا:از کی انقدر شجاع شدی؟انتظار نداشته باش فکرای خوبی بکنم!
جیهوپ:اومممم...این وقت شب دلت برام تنگ شده؟
جیمین:چه خوب شد که اومدی خودم میخواستم بیام دنبالت...توام دلت برای ددی تنگ شده؟
تهیونگ:"درو قفل میکنه"ازون جایی دوسه شب اینجایی گمون نکنم نیاز باشه در باز بمونه!
جونگ کوک:دفعهی قبل که شب اومدی خونمون چند روز نمیتونستی راه بره! خیلی شجاعی!
۷۵.۰k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.