از سر زلف "تو" پیداست که "سر" می خواهی
از سر زلف "تو" پیداست که "سر" می خواهی
از فروپاشی یک شهر خبر می خواهی
"عشق"، میدان جنون است نه پس کوچه ی عقل!!!!
دل دیوانه مهیاست! اگر می خواهی..
میوه ام عزت و آزادگی ام بود که رفت
از تهی دستی یک سرو، ثمر می خواهی؟؟!
شاخه ی خویش شکستم که عصایت باشم
"تو"ولی از من افتاده، تبر می خواهی
عطر گیسوی "تو" تا ملک سلیمان رفته ست
زلف وا کرده ای و شانه به سر میخواهی!!!!
"مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز"
مصلحت نیست که از هرکه نظر میخواهی !!!
از فروپاشی یک شهر خبر می خواهی
"عشق"، میدان جنون است نه پس کوچه ی عقل!!!!
دل دیوانه مهیاست! اگر می خواهی..
میوه ام عزت و آزادگی ام بود که رفت
از تهی دستی یک سرو، ثمر می خواهی؟؟!
شاخه ی خویش شکستم که عصایت باشم
"تو"ولی از من افتاده، تبر می خواهی
عطر گیسوی "تو" تا ملک سلیمان رفته ست
زلف وا کرده ای و شانه به سر میخواهی!!!!
"مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز"
مصلحت نیست که از هرکه نظر میخواهی !!!
۴.۴k
۰۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.