مافیا جذااااب مغرور p:5
تر نشستیم که گفتم : من برم سرویس بهداشتی که قبل تموم شدن حرفم یه آدم مست اومد پیشم نشست و دستش و به بدنم میکشید با اینکارش مثلا می خواست تحریکم کنه هه نمیدونم من با این چیا تحریک نمیشم بهش گفتم : گم میشی یا گمت کنم ؟ *عصبی
مرد : حالا چرا اینقدر اعصبانی میشی ؟ بیا یه شب با هم خوش بگذرونیم
ا.ت : قبول ولی ادامه داخل اتاق باشه با لمس شونه هاش حرفشو میزد
مرد : بیا بریم
ا.ت : محبور شدم اینکار کنم چون نگاه های زیادی رومون بود و رفتیم که اتاق بگیره
جونگکوک ویو : دیدم یه پسر مست رفت نشست پیش ا.ت ، ا.ت اول اعصبانی شد ولی بعدش باهم در گوش یه حرف هایی میزدند بعد رفتن انگار اتاق بگیرن هههه میگه هرزه نیستمدبا چند تا لمس تحریک شد وقتی رفتن منم به بهونه رفتن به دستشویی دنبالشون رفتم
ا.ت ویو :
اهه پسره چندش بزار برسیم اتاق ببین چه بلایی سرت میارم خانوادم الکی که منو بدون ترش نفرستادن اینجا چند سال دفاع شخصی یاد گرفتم
رسیدیم به اتاق که نرسیده بدون اینکه درو ببنده خواست ازم کیس بره که اول یکی زدم به جای حساسش که افتاد زمین بعد تا تونستم زدم که فک کنم جای سالم تو بدنش نموند
جونگ کوک ویو :
رسیدم عه اتاق تعجب کردم درو نبسته بودن یواش نگاه میکردم که دیدم پسره خواست از ا.ت کیس بگیره که زدش ( دیگه خودتون بقیه ش رو خوندید ) خیلی خفن بود ازش فهمیدم هرزه نبود ولی من دارم برات خانم ا.ت . که به مرده گفت : اگه یبار دیگه بهم نزدیک بشی اون وقت زنده ات نمیزارم بعد یه نگاه تمسخر آمیزی کرد و اومد مت سریع رفتم تو یکی از اتاقا قایم شدم که رفت منم بعدش رفتم ( خب دیگه نمینویسم واسه ات )
یونا ویو :
نگاه های سنگینی روی خودم حس میکردم برگشتم دیدم تهیونگه چرا داره نگاهم میکنه نکنه میخواد بکشتم ؟
تهیونگ ویو :
راستش بخوای از این دختره یونا خوشم اومده درسته مثل هرزه ها لباس پوشیده اما از طرز حرف زدن و کاراش معلومه هرزه نیست اگه حسم بهش بیشتر شد مال خودم میکنمش
ا.ت ویو : برگشتم نشستم پیش بچه ها که گارسون برامون مشروب آورد درصدم بالا بود ( منظورم اینه دور مست میشه ) پس فک کنم خودم تنها یه ویسکی رو کامل خوردم از اون طرف احساس کردم یکی داره نگاهم میکنه انگار داره با چشماش میخورم عصبی شدم برگشتم دیدم....
پایان پارت ۵
شرط : ۴ تا لایک و یدونه فالور
راستی میخواید فیک کم باشه یا زیاد ؟
مرد : حالا چرا اینقدر اعصبانی میشی ؟ بیا یه شب با هم خوش بگذرونیم
ا.ت : قبول ولی ادامه داخل اتاق باشه با لمس شونه هاش حرفشو میزد
مرد : بیا بریم
ا.ت : محبور شدم اینکار کنم چون نگاه های زیادی رومون بود و رفتیم که اتاق بگیره
جونگکوک ویو : دیدم یه پسر مست رفت نشست پیش ا.ت ، ا.ت اول اعصبانی شد ولی بعدش باهم در گوش یه حرف هایی میزدند بعد رفتن انگار اتاق بگیرن هههه میگه هرزه نیستمدبا چند تا لمس تحریک شد وقتی رفتن منم به بهونه رفتن به دستشویی دنبالشون رفتم
ا.ت ویو :
اهه پسره چندش بزار برسیم اتاق ببین چه بلایی سرت میارم خانوادم الکی که منو بدون ترش نفرستادن اینجا چند سال دفاع شخصی یاد گرفتم
رسیدیم به اتاق که نرسیده بدون اینکه درو ببنده خواست ازم کیس بره که اول یکی زدم به جای حساسش که افتاد زمین بعد تا تونستم زدم که فک کنم جای سالم تو بدنش نموند
جونگ کوک ویو :
رسیدم عه اتاق تعجب کردم درو نبسته بودن یواش نگاه میکردم که دیدم پسره خواست از ا.ت کیس بگیره که زدش ( دیگه خودتون بقیه ش رو خوندید ) خیلی خفن بود ازش فهمیدم هرزه نبود ولی من دارم برات خانم ا.ت . که به مرده گفت : اگه یبار دیگه بهم نزدیک بشی اون وقت زنده ات نمیزارم بعد یه نگاه تمسخر آمیزی کرد و اومد مت سریع رفتم تو یکی از اتاقا قایم شدم که رفت منم بعدش رفتم ( خب دیگه نمینویسم واسه ات )
یونا ویو :
نگاه های سنگینی روی خودم حس میکردم برگشتم دیدم تهیونگه چرا داره نگاهم میکنه نکنه میخواد بکشتم ؟
تهیونگ ویو :
راستش بخوای از این دختره یونا خوشم اومده درسته مثل هرزه ها لباس پوشیده اما از طرز حرف زدن و کاراش معلومه هرزه نیست اگه حسم بهش بیشتر شد مال خودم میکنمش
ا.ت ویو : برگشتم نشستم پیش بچه ها که گارسون برامون مشروب آورد درصدم بالا بود ( منظورم اینه دور مست میشه ) پس فک کنم خودم تنها یه ویسکی رو کامل خوردم از اون طرف احساس کردم یکی داره نگاهم میکنه انگار داره با چشماش میخورم عصبی شدم برگشتم دیدم....
پایان پارت ۵
شرط : ۴ تا لایک و یدونه فالور
راستی میخواید فیک کم باشه یا زیاد ؟
۱۰.۰k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.