فیک جونکوک🎬
پارت:۱
ا/ت:ا/ت
دوست ا/ت:#
بیو ا/ت:
یکروز آفتابی گرم تابستونی بود.کنار پنجره نشسته بودم داستم فک میکردم که برای تابستون چیکار کنم(اوایل تابستون) که ناگهان دوستم زنگ زد و تلفنو برداشتم و گفت:
درینگ درینگ🛎
ا/ت:اه سلام
#:سلام ا/ت خوبی؟
ا/ت:خوبم مرسی چیزی شد
#عاره قراره پسفردا یه پارتی بگیرم میایی دیگه؟
ا/ت:نمیدونم
#:یعنی چی نمیای؟
ا/ت:اوکی ،
#:اها اوکی پسفردا میبینمت.
ا/ت:نه یک دقیقه واستا
#:چیشد
ا/ت:میگم جز اکیپمون کسای دیگه هم هستن؟
#:نمیدونم چون پارتیم آزاده و تو هتل هست شاید بچه ها فامیل یا دوستاشونم بیارن
ا/ت:اها اوکی خدافز
بیو ا/ت:
تلفنو قطع کردم رفتم دنبال لباس تو کمدم و دیدم هیچی ندارم مناسب مهمونی و رفتم لباسمو بپوشم که برم خریدو ساعت حدود
۶و نیم و حرکت کردم
و تو راه خوردم به یک شخص و………………….
ادامه پارت بعد امید وارم از تین پارت خوشتون بیاد پارت بعد هیجانی تره🎀🪄 فالو و لایک =فالو لایک
ا/ت:ا/ت
دوست ا/ت:#
بیو ا/ت:
یکروز آفتابی گرم تابستونی بود.کنار پنجره نشسته بودم داستم فک میکردم که برای تابستون چیکار کنم(اوایل تابستون) که ناگهان دوستم زنگ زد و تلفنو برداشتم و گفت:
درینگ درینگ🛎
ا/ت:اه سلام
#:سلام ا/ت خوبی؟
ا/ت:خوبم مرسی چیزی شد
#عاره قراره پسفردا یه پارتی بگیرم میایی دیگه؟
ا/ت:نمیدونم
#:یعنی چی نمیای؟
ا/ت:اوکی ،
#:اها اوکی پسفردا میبینمت.
ا/ت:نه یک دقیقه واستا
#:چیشد
ا/ت:میگم جز اکیپمون کسای دیگه هم هستن؟
#:نمیدونم چون پارتیم آزاده و تو هتل هست شاید بچه ها فامیل یا دوستاشونم بیارن
ا/ت:اها اوکی خدافز
بیو ا/ت:
تلفنو قطع کردم رفتم دنبال لباس تو کمدم و دیدم هیچی ندارم مناسب مهمونی و رفتم لباسمو بپوشم که برم خریدو ساعت حدود
۶و نیم و حرکت کردم
و تو راه خوردم به یک شخص و………………….
ادامه پارت بعد امید وارم از تین پارت خوشتون بیاد پارت بعد هیجانی تره🎀🪄 فالو و لایک =فالو لایک
۴.۵k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.