زندگی سخت لیزکوک
وسطای فیلم داشت خوابم میبرد
_داری میخوابیاااا
_وای خب خستمم
با زور تا اخر فیلم بیدار موندم
_دیگه میشه بخوابیم
_بریم بخوابیم
_باشه
رفتیم تو اتاق رو تخت دراز کشیدم کوک هم دراز کشید جونگ کوک همش چشاش باز بود
_بگیر بخواب دیگه
_نمیتونم بخوابم
_وا چرا
_نمیدونم
_من که خوابیدم شب بخیر
بعد پنج دقیقه خوابم برد #صبح
بلند شدم
رفتم دستشویی مسواک زدم...
رفتم تو پذیرایی بوی خیلی خوبی میومد
از اشپزخونه بود
رفتم اشپزخونه
_واو تو درست کردی؟
_اره
_به نظر خوشمزه میاد
_خب پس شروع کن به خوردن
_باشه #بعد_صبحانه
.........
_داری میخوابیاااا
_وای خب خستمم
با زور تا اخر فیلم بیدار موندم
_دیگه میشه بخوابیم
_بریم بخوابیم
_باشه
رفتیم تو اتاق رو تخت دراز کشیدم کوک هم دراز کشید جونگ کوک همش چشاش باز بود
_بگیر بخواب دیگه
_نمیتونم بخوابم
_وا چرا
_نمیدونم
_من که خوابیدم شب بخیر
بعد پنج دقیقه خوابم برد #صبح
بلند شدم
رفتم دستشویی مسواک زدم...
رفتم تو پذیرایی بوی خیلی خوبی میومد
از اشپزخونه بود
رفتم اشپزخونه
_واو تو درست کردی؟
_اره
_به نظر خوشمزه میاد
_خب پس شروع کن به خوردن
_باشه #بعد_صبحانه
.........
۳۱.۹k
۲۲ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.