زندگی پر معنا
#زندگی_پر_معنا
P4
=:هعیی دختره ی عوضی این چه کاری بود هانننننننننن [ روبه ریا]
+:جونگکوک[اشک]
=:بله؟
+:میخوام پیش دایی[اشک]
=:باشه
ریا :عوا جونگکوک چرا یهو باهام بد رفتاری کردی
=:چون حقته
{لینا اومد سمت کوک}
لینا:ا.ت بی عرضه نگاه کن [دست کوک رو گرفته بود]
راوی
ا.ت برگشت و یک نگاه به لینا و جونگکوک کرد و گریه اش شدید تر شد
رسید به دم در اتاق داییش و در زد
+:[رسیدم به اتاق دایی و در زدم که با کلمه ی بیا تو مواجه شدم]
+:سلام رئیس... [سرش پایینه]
علامت دایی ا.ت %
%:دخترم وقتی اینجایی راحت باش
+:چشم
میخواستم بگم که من میتونم برم خونه
%:آره دخترم
+:ممنون خداحافظ
[ا.ت رفت بیرون]
*:ا.ت
+:بله
*:کجا میری
+:میرم خونه
*:وایسا ببینم.... [موهای ا.ت رو کنار زد]
کدوم خ'ری این کار رو باهات کرده
+:تهیونگ مهم نیس
*:برای من هست
+:گفتم مهم نیس
(ا.ت رفت)
ویو ا.ت
داشتم از جلوی اتاق داییم میرفتم که با اون ریا و لینا مواجه شدم
وای ازشون خیلی خیلی بدم میاد سرمو انداختم پایین داشتم میرفتم که یهو.....
ادامه دارد....
P4
=:هعیی دختره ی عوضی این چه کاری بود هانننننننننن [ روبه ریا]
+:جونگکوک[اشک]
=:بله؟
+:میخوام پیش دایی[اشک]
=:باشه
ریا :عوا جونگکوک چرا یهو باهام بد رفتاری کردی
=:چون حقته
{لینا اومد سمت کوک}
لینا:ا.ت بی عرضه نگاه کن [دست کوک رو گرفته بود]
راوی
ا.ت برگشت و یک نگاه به لینا و جونگکوک کرد و گریه اش شدید تر شد
رسید به دم در اتاق داییش و در زد
+:[رسیدم به اتاق دایی و در زدم که با کلمه ی بیا تو مواجه شدم]
+:سلام رئیس... [سرش پایینه]
علامت دایی ا.ت %
%:دخترم وقتی اینجایی راحت باش
+:چشم
میخواستم بگم که من میتونم برم خونه
%:آره دخترم
+:ممنون خداحافظ
[ا.ت رفت بیرون]
*:ا.ت
+:بله
*:کجا میری
+:میرم خونه
*:وایسا ببینم.... [موهای ا.ت رو کنار زد]
کدوم خ'ری این کار رو باهات کرده
+:تهیونگ مهم نیس
*:برای من هست
+:گفتم مهم نیس
(ا.ت رفت)
ویو ا.ت
داشتم از جلوی اتاق داییم میرفتم که با اون ریا و لینا مواجه شدم
وای ازشون خیلی خیلی بدم میاد سرمو انداختم پایین داشتم میرفتم که یهو.....
ادامه دارد....
۲.۴k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.