ای مرد که روزگارِ پر دردت خوش
ای مرد که روزگارِ پر دردت خوش
خودرا به سرشکِ این تورُّم می کُش
از نرخِ لباسِ عیدِ خود بگذر و بین
بر استرِ آن سفر بگو یکدم هُش
از گازِ گرفته تا زِ نرخِ بنزین
تا دودکِ سیگارِ سیَه کرده یِ شُش
روزی است که باباست به روزش نگران
در وقت خرید گشته یکباره خَمُش
القصه وحید تویسرکانی شده ام
در رونق بازارِ گرانی شده خوش
ساسان خاکسار متخلص به وحیدتویسرکانی
https://pin.it/6kSkqEbhttps://pin.it/1YDvidmHTTPS://PIN.IT/1YDVIDM
خودرا به سرشکِ این تورُّم می کُش
از نرخِ لباسِ عیدِ خود بگذر و بین
بر استرِ آن سفر بگو یکدم هُش
از گازِ گرفته تا زِ نرخِ بنزین
تا دودکِ سیگارِ سیَه کرده یِ شُش
روزی است که باباست به روزش نگران
در وقت خرید گشته یکباره خَمُش
القصه وحید تویسرکانی شده ام
در رونق بازارِ گرانی شده خوش
ساسان خاکسار متخلص به وحیدتویسرکانی
https://pin.it/6kSkqEbhttps://pin.it/1YDvidmHTTPS://PIN.IT/1YDVIDM
۸۷۱
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.