• لذت انتقام • (port 11 ) °فصل دوم °
• لذت انتقام • (port 11 ) °فصل دوم °
ببخشید نمیدونم چرا ۱۱ نیومده بود الان براتون گذاشتم 😅
رفتم یقه ی لباسش رو گرفتم
کوک: بنال عوضی حرومزاده ( داد)
یونگی: اون کسی که لو مون داده ...... ک کی کیم ات س
کوک: چ چی؟ کیم ات مارو لو داده؟
ته : یعنی اون دختر خدمتکاره محموله های موادمخدر های مارو لو داده؟
یونگی: اره خودو عوضیشه.
یقه ی یونگی رو ول کردم رفتم سمت آشپز خونه، اون دختره داشت شیشه هارو جمع میکرد .
کوک : توی هرزه داری چیکار میکنی؟
ات : م من دارم شیشه هایی که افتاده بودن و شکسته بودن رو جمع میکنم.
کوک : مطمعنی که تر نمیزنی توی کار های من؟
ات : ب بله ؟
کوک : دختره ی عوضیی یه هرزه ، چطور به خودت اجازه دادی محموله های منو لو بدی ( داد)
ات : محموله ی چی؟ من اصلا درمورد شغل شما چیزی نمیدونم .
کوک: الان بهت نشون میدم که چیزی میدونی یا نه .
کشوندمش توی اتاق خودم . پشت کمد لباسام یک در مخفی بود که راه داشت به زیر زمین ، زیر زمین که چه عرض کنم ، شکنجه گاه .
نشوندمش روی صندلی و تا تونستم با شلاق زدمش ،
ات: منکه کاری نکردم ( گریه ی بلندبلند)
کوک : ببین الکی جیغ جیغ نکن چون نه صدات میره بیرون نه من ولت میکنم ،
ات : ترو خدا ولم کن منکه کاری نکردم.
کوک : تا وقتی که جنس های من از دست پلیش رها نشه تو اینجا شلاق میخوری.
ادامه دارد....
ببخشید نمیدونم چرا ۱۱ نیومده بود الان براتون گذاشتم 😅
رفتم یقه ی لباسش رو گرفتم
کوک: بنال عوضی حرومزاده ( داد)
یونگی: اون کسی که لو مون داده ...... ک کی کیم ات س
کوک: چ چی؟ کیم ات مارو لو داده؟
ته : یعنی اون دختر خدمتکاره محموله های موادمخدر های مارو لو داده؟
یونگی: اره خودو عوضیشه.
یقه ی یونگی رو ول کردم رفتم سمت آشپز خونه، اون دختره داشت شیشه هارو جمع میکرد .
کوک : توی هرزه داری چیکار میکنی؟
ات : م من دارم شیشه هایی که افتاده بودن و شکسته بودن رو جمع میکنم.
کوک : مطمعنی که تر نمیزنی توی کار های من؟
ات : ب بله ؟
کوک : دختره ی عوضیی یه هرزه ، چطور به خودت اجازه دادی محموله های منو لو بدی ( داد)
ات : محموله ی چی؟ من اصلا درمورد شغل شما چیزی نمیدونم .
کوک: الان بهت نشون میدم که چیزی میدونی یا نه .
کشوندمش توی اتاق خودم . پشت کمد لباسام یک در مخفی بود که راه داشت به زیر زمین ، زیر زمین که چه عرض کنم ، شکنجه گاه .
نشوندمش روی صندلی و تا تونستم با شلاق زدمش ،
ات: منکه کاری نکردم ( گریه ی بلندبلند)
کوک : ببین الکی جیغ جیغ نکن چون نه صدات میره بیرون نه من ولت میکنم ،
ات : ترو خدا ولم کن منکه کاری نکردم.
کوک : تا وقتی که جنس های من از دست پلیش رها نشه تو اینجا شلاق میخوری.
ادامه دارد....
۶.۸k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.