خوناشام من 🍷🖤
خوناشام من 🍷🖤
پارت سیزدهم
جونکوک: خیلی خوشحالم که یه خرگوش دیگه داره به خانواد اضافه میشه 🥺💖
ات: اره بخاطر این خرگوش کوچولو من یا پف میکنم یا لاغر میشم
جونکوک: عجب 😂
ات: راستی اسمشو چی بزاریم؟
جونکوک: جی _سوک معنی میشه
باارزش
ات: عالیهه
آدمین: صدای دعوا میاد از پایین
جونکوک: تو بشین من میرم ببینم چه خبره
ات: باشه
یونجی: برای چی اومدی اینجا
جونکوک: خفه به تو چه
یونجی: لعنت به تو و ات
جونکوک:(چک میزنه بهش) برو بیرون (عربده)
یونجی: ب.. باشه..
جونکوک: 😠
چند وقتی گذشت
ات: اییییییی جونکوکککککککککککککک
جونکوک: یاااا امام چی شود خوبی چرا مثل کچ دیوار شودی
ات: بلندشو بریم دکتر (دنپایی میزنه تو سرش)
جونکوک: تو بدترین لحظه تو باید کتک بزنی منو
ات: ارههههه
پدر کوک: جونکوک بیشعور گاوه الان وقت این حرفاس شتر مرغ
آدمین: رفتن بیمارستان جونکوک و پدرش خیلی نگران بودن که یهو بچه از اتاق میارن بیرون
جونکوک: وایییی اومد اومدددددددد چقد شبیه ات الهی من قربونت بشمممممممممممم عرررررر☺️😃
پدرکوک : اوخی اره 😁 حالا چرا مثل الاغ عر عر میکنی 🤣
جونکوک: 😒ایش
پدر کوک: میش 😏
دکتر: خداروشکر هم بچه سالمه هم مادرش
جونکوک: اخیش خیالم راحت شود خیلیی ممنونم
دکتر: خواهش میکنم
جونکوک : ات بهوش اومد
پرستار: بله
جونکوک: میشه بچه رو خودم ببرم پیشش
پرستار: البته
جونکوک: سلام ات جونم
ات: سلام کوکی جونم
جونکوک: دالی (بچه رو نشون میده)
ات: عه خرگوش منو نگاه
جونکوک: یواش یواش داره حسودیم میشه 😐💔😅
ات:واییی😂💔
بچه:(لبخند میزنه)
جونکوک: عههههههه خندید به خدا خندید خندیددپدددددددددد 💃💃💃
ات: باش باش آروم باش تازه اولشه راه بیوفته تو چیکار میکنی
جونکوک: به نام خدا از ذوق سکته میزنم
ات: بله بله
آدمین: رفتن خونه ماشاالله ات قویه سری راه اوفتاد حالش خوب شود 😂
جونکوک: بچه ی منه فداتش بشم منه قربونت بشم منه بچه مامانش بچه ی بابایش بچه ی منهههههه
ات: کوکی خل شود رفت 😃💔💔
جونکوک: برو اونور خودم خوابش میکنم 👨🍼
ات: از وقتی اومدیم خونه یه لحظه نزاشتیش زمین هاااااانننننن😐
پایان✨
ببخشید اگه زود تمومش کردم خوب نشوده ❤️ اسلاید دوم عکس جونکوک و بچه گذاشتم
پارت سیزدهم
جونکوک: خیلی خوشحالم که یه خرگوش دیگه داره به خانواد اضافه میشه 🥺💖
ات: اره بخاطر این خرگوش کوچولو من یا پف میکنم یا لاغر میشم
جونکوک: عجب 😂
ات: راستی اسمشو چی بزاریم؟
جونکوک: جی _سوک معنی میشه
باارزش
ات: عالیهه
آدمین: صدای دعوا میاد از پایین
جونکوک: تو بشین من میرم ببینم چه خبره
ات: باشه
یونجی: برای چی اومدی اینجا
جونکوک: خفه به تو چه
یونجی: لعنت به تو و ات
جونکوک:(چک میزنه بهش) برو بیرون (عربده)
یونجی: ب.. باشه..
جونکوک: 😠
چند وقتی گذشت
ات: اییییییی جونکوکککککککککککککک
جونکوک: یاااا امام چی شود خوبی چرا مثل کچ دیوار شودی
ات: بلندشو بریم دکتر (دنپایی میزنه تو سرش)
جونکوک: تو بدترین لحظه تو باید کتک بزنی منو
ات: ارههههه
پدر کوک: جونکوک بیشعور گاوه الان وقت این حرفاس شتر مرغ
آدمین: رفتن بیمارستان جونکوک و پدرش خیلی نگران بودن که یهو بچه از اتاق میارن بیرون
جونکوک: وایییی اومد اومدددددددد چقد شبیه ات الهی من قربونت بشمممممممممممم عرررررر☺️😃
پدرکوک : اوخی اره 😁 حالا چرا مثل الاغ عر عر میکنی 🤣
جونکوک: 😒ایش
پدر کوک: میش 😏
دکتر: خداروشکر هم بچه سالمه هم مادرش
جونکوک: اخیش خیالم راحت شود خیلیی ممنونم
دکتر: خواهش میکنم
جونکوک : ات بهوش اومد
پرستار: بله
جونکوک: میشه بچه رو خودم ببرم پیشش
پرستار: البته
جونکوک: سلام ات جونم
ات: سلام کوکی جونم
جونکوک: دالی (بچه رو نشون میده)
ات: عه خرگوش منو نگاه
جونکوک: یواش یواش داره حسودیم میشه 😐💔😅
ات:واییی😂💔
بچه:(لبخند میزنه)
جونکوک: عههههههه خندید به خدا خندید خندیددپدددددددددد 💃💃💃
ات: باش باش آروم باش تازه اولشه راه بیوفته تو چیکار میکنی
جونکوک: به نام خدا از ذوق سکته میزنم
ات: بله بله
آدمین: رفتن خونه ماشاالله ات قویه سری راه اوفتاد حالش خوب شود 😂
جونکوک: بچه ی منه فداتش بشم منه قربونت بشم منه بچه مامانش بچه ی بابایش بچه ی منهههههه
ات: کوکی خل شود رفت 😃💔💔
جونکوک: برو اونور خودم خوابش میکنم 👨🍼
ات: از وقتی اومدیم خونه یه لحظه نزاشتیش زمین هاااااانننننن😐
پایان✨
ببخشید اگه زود تمومش کردم خوب نشوده ❤️ اسلاید دوم عکس جونکوک و بچه گذاشتم
۱.۱k
۲۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.