خیانت درست ولی اشتباه
هانا و کوک بعد از ۵سال زندگی خوب عالی و مشترک کوک کاری میکنه.....
کوک اومد خونه
هانا سلام کوک. با خوشحالی
کوک. سلام. خیلی خیلی سرد
(کوک عاشق بچه دختر بود، وهانا بردار بود ولی نگفت،، منحرف های جهان این بارداری نیازی به عملیات نداشت🗿)
هانا ویو
امرور خبر بابا شدنشو میخواستم بهش بدم ولی نمیدونم چرا انقدر سرد بود
هانا. بیا ناهار بخور
کوک. کار دارم بعد میام
هانا. هوففف باشه
بعد یه ساعت
هانا کوک بیا فیلم ببینیم
کوک. نه سرد
هانا. واسچی
کوک. چون میخوام برم بیرون. خیلی سرد
هانا. باشه
هانا ویو
امروز نمیدونم چرا انقد سرد شده بود گفتم برم دنبالش ببینم چیشد
دیدم کوک یه دختری رو دید بغلش کرد و بهش کیــ،س داد قلبم داشت تیگه تیکه میشد اخه من چی براس کم گذاشتم، هعی کاشکی تهیونگو ول نمیکردم اون عشقش بیشتر بود
کوک ویو
یهو دیدم هانا اومد
کوک. تو اینجا. حرفش قطع شد
هانا. هیچی اومدم کسی که جای منو میگره رو ببینم دختر اسمت چیه
سومی. سومی هستم
هانا انگشترش رو دراورد و گذاشت تو انگشتش
سومی هاااا
هانا. هیچی بابا خواستم بگم زندگی خوبی داشتی باشی سومی. و همچنین اقای جئون
کوک. هی هانا وایسا
سومی. ولش کن بیا بریم
کوک. باشه
هانا. گریه کنان به دوشتش زنگ زد
هانا. بورامممممم
بورام. چته دختر
هانا. خیانت کرد راس میگفتی باید میموندم با تهیونگ. گریه
بورام. پاشو بیا خونه ما
هانا. باشه
هان وسایل رو جمع کرد که کوک رسید
کوک. کجا میری
سومی. سلام
هانا. عه سومی تو هم اومدی. دیگه عضو جدید خانواده ای خوشبخت شی عزیزم
کوک. هانا. کمی بغض
هانا. چیه. اها خواستم بگم که داشتی بابا میشدی. بابای دخترمون ولی خب اینجوری پیش نرفت بای
هانا باماشین رفت
بورام. سلام دختر بیا تو
هانا. سلام بورام. بغض
بورام و هانا رفتن داخل و بورام گفت
کامل بگو جریانو
هانا. کامل توصیح داد
بورام. عجب خـ... ریه(خـ.. ر تویی به کراشم فحش میدی😂🗿)
هانا. من مننن
بورام. من چی بگو
هانا. من باردارم دختر هم هست
بورام چییییی عررررر یاععععع دارم خاله میشمممممم. وایسا چرا بهش نگفتی اون که عاشق دختره
هانا. همون روز که خواستم بگم ریـ.... د به زندگیمون. میگم تو سومی میشناسی
بورام اره رفیقمه چطور
هانا. قطع رابطه کن باهاش اون زندگیمو خراب کرد
بورام. چییییییییییی جانننننننننننن چراذذذ
هانا. نفش بگیر میخوام بهشون نشون بدم که بچه یتیم نیستم
بورام حلع
هانا. نامه طلاق رو برای کوک فرستاد. کوک فکر میکرد میاد اشتی میکنه ولی نه
کوک. چییییییییییییی. نههه هانااااا. گریه
رفتن محضر.
&برگه طلاق رو امضا کنید
هانا. با کمال میل
امضا کرد
هانا برای اینکه کوک امضا کنه داداشش رو هم اورد که بجای اون امضا کنه چون میدونست کوک الان میره بیرون
کوک. من امضا نیمکنممممممم رفت بیرون
داداشش چون خیلی شبیه به کوک بود اومد
برادرش. نظرم عوضشد امضا میکنم
امضا کرد و رفتن
کوک. هانا هی واستا. میبینم که طلاقت ندادم
هانا. به لطف داداشت نه طلاقت دادم با سومی خوش بگذره
کوک. چیییی
بورام. ببخشید اقای جئون مزاحمت ایجاد نکنید
کوک. هه خداحافظ بچه یتیم
بورام ببخشید این خانم رئیس همون جایی هستن که شما باهاش قرار داد بستین اگر بی احترامی کنید قرار داد لغو میشه
کوک. چییی
رفتن خونه
هانا. باید حالشو بگیرم.
بورام اره. فردا میاد شرکت باید بری اونجا بایه لباسی که کوک دوست نداره تا حرصشو در بیاری
هانا. حلع
کوک ویو
خیلی اعصبانی بودم اخه چرا باید طلاق بگیره البته. هه بچه یتیمه کسی رو نداره. اون موقع هم الکی میگفت بزار فردا برم شرکت با رئیس ملاقات کنم
کوک. سلام عزیزم
سومی. سلام عزیزم بیا ناهار
کوک. باشه
کوک ویو
اصلا فکر نمیکردم انقدر دستپختش بد باشه هیچی هانا نمیشد هی کوک اون یه یتمیه ولش کننننن
سومی. بنظرم خوب نشده نهههه
کوک. اره خوب نشده البته اشکار نداره میخوار سفارش بدم
سومی. وایی ممنون
کوک. هفته دیگه عروسیه
سومی واییی
سومی زنگ زد به بورام
سومی. سلام بورام من هفته دیگه به سلامتی عروسیمه میای
بورام باشه
سومی بای
بورام بای
بورام. هییییژ دختررررررررر
هانا چته
بورام. هفته دیگه عروسیشونه باید برم
هانا. برو هدیه منو هم با خودت ببر
بورام باشه
فردا
کوک ویو
امروز برم شرکت ببینم واقعی هست یا نه
اقای کیم. امروز من دختر خوندمو به عنوان رییس این شرکت معرفی میکنم
کوک در گوش وایساده بود
کوک چی. اروم
اقای کیم اومد بیرون
کوک. سلام اقای کیم بب. حرفش قطع شد
اقای کیم. برید با دخترم حرف بزنید من بازنشسته شدم
کوک. هوففف باشه
وقتی رفت داخل......
خماریییی🗿
کرمم گرفته🗿
شرطا🇰🇷
۱۰ لایک 🇰🇷
چهار فالو🇰🇷
کوک اومد خونه
هانا سلام کوک. با خوشحالی
کوک. سلام. خیلی خیلی سرد
(کوک عاشق بچه دختر بود، وهانا بردار بود ولی نگفت،، منحرف های جهان این بارداری نیازی به عملیات نداشت🗿)
هانا ویو
امرور خبر بابا شدنشو میخواستم بهش بدم ولی نمیدونم چرا انقدر سرد بود
هانا. بیا ناهار بخور
کوک. کار دارم بعد میام
هانا. هوففف باشه
بعد یه ساعت
هانا کوک بیا فیلم ببینیم
کوک. نه سرد
هانا. واسچی
کوک. چون میخوام برم بیرون. خیلی سرد
هانا. باشه
هانا ویو
امروز نمیدونم چرا انقد سرد شده بود گفتم برم دنبالش ببینم چیشد
دیدم کوک یه دختری رو دید بغلش کرد و بهش کیــ،س داد قلبم داشت تیگه تیکه میشد اخه من چی براس کم گذاشتم، هعی کاشکی تهیونگو ول نمیکردم اون عشقش بیشتر بود
کوک ویو
یهو دیدم هانا اومد
کوک. تو اینجا. حرفش قطع شد
هانا. هیچی اومدم کسی که جای منو میگره رو ببینم دختر اسمت چیه
سومی. سومی هستم
هانا انگشترش رو دراورد و گذاشت تو انگشتش
سومی هاااا
هانا. هیچی بابا خواستم بگم زندگی خوبی داشتی باشی سومی. و همچنین اقای جئون
کوک. هی هانا وایسا
سومی. ولش کن بیا بریم
کوک. باشه
هانا. گریه کنان به دوشتش زنگ زد
هانا. بورامممممم
بورام. چته دختر
هانا. خیانت کرد راس میگفتی باید میموندم با تهیونگ. گریه
بورام. پاشو بیا خونه ما
هانا. باشه
هان وسایل رو جمع کرد که کوک رسید
کوک. کجا میری
سومی. سلام
هانا. عه سومی تو هم اومدی. دیگه عضو جدید خانواده ای خوشبخت شی عزیزم
کوک. هانا. کمی بغض
هانا. چیه. اها خواستم بگم که داشتی بابا میشدی. بابای دخترمون ولی خب اینجوری پیش نرفت بای
هانا باماشین رفت
بورام. سلام دختر بیا تو
هانا. سلام بورام. بغض
بورام و هانا رفتن داخل و بورام گفت
کامل بگو جریانو
هانا. کامل توصیح داد
بورام. عجب خـ... ریه(خـ.. ر تویی به کراشم فحش میدی😂🗿)
هانا. من مننن
بورام. من چی بگو
هانا. من باردارم دختر هم هست
بورام چییییی عررررر یاععععع دارم خاله میشمممممم. وایسا چرا بهش نگفتی اون که عاشق دختره
هانا. همون روز که خواستم بگم ریـ.... د به زندگیمون. میگم تو سومی میشناسی
بورام اره رفیقمه چطور
هانا. قطع رابطه کن باهاش اون زندگیمو خراب کرد
بورام. چییییییییییی جانننننننننننن چراذذذ
هانا. نفش بگیر میخوام بهشون نشون بدم که بچه یتیم نیستم
بورام حلع
هانا. نامه طلاق رو برای کوک فرستاد. کوک فکر میکرد میاد اشتی میکنه ولی نه
کوک. چییییییییییییی. نههه هانااااا. گریه
رفتن محضر.
&برگه طلاق رو امضا کنید
هانا. با کمال میل
امضا کرد
هانا برای اینکه کوک امضا کنه داداشش رو هم اورد که بجای اون امضا کنه چون میدونست کوک الان میره بیرون
کوک. من امضا نیمکنممممممم رفت بیرون
داداشش چون خیلی شبیه به کوک بود اومد
برادرش. نظرم عوضشد امضا میکنم
امضا کرد و رفتن
کوک. هانا هی واستا. میبینم که طلاقت ندادم
هانا. به لطف داداشت نه طلاقت دادم با سومی خوش بگذره
کوک. چیییی
بورام. ببخشید اقای جئون مزاحمت ایجاد نکنید
کوک. هه خداحافظ بچه یتیم
بورام ببخشید این خانم رئیس همون جایی هستن که شما باهاش قرار داد بستین اگر بی احترامی کنید قرار داد لغو میشه
کوک. چییی
رفتن خونه
هانا. باید حالشو بگیرم.
بورام اره. فردا میاد شرکت باید بری اونجا بایه لباسی که کوک دوست نداره تا حرصشو در بیاری
هانا. حلع
کوک ویو
خیلی اعصبانی بودم اخه چرا باید طلاق بگیره البته. هه بچه یتیمه کسی رو نداره. اون موقع هم الکی میگفت بزار فردا برم شرکت با رئیس ملاقات کنم
کوک. سلام عزیزم
سومی. سلام عزیزم بیا ناهار
کوک. باشه
کوک ویو
اصلا فکر نمیکردم انقدر دستپختش بد باشه هیچی هانا نمیشد هی کوک اون یه یتمیه ولش کننننن
سومی. بنظرم خوب نشده نهههه
کوک. اره خوب نشده البته اشکار نداره میخوار سفارش بدم
سومی. وایی ممنون
کوک. هفته دیگه عروسیه
سومی واییی
سومی زنگ زد به بورام
سومی. سلام بورام من هفته دیگه به سلامتی عروسیمه میای
بورام باشه
سومی بای
بورام بای
بورام. هییییژ دختررررررررر
هانا چته
بورام. هفته دیگه عروسیشونه باید برم
هانا. برو هدیه منو هم با خودت ببر
بورام باشه
فردا
کوک ویو
امروز برم شرکت ببینم واقعی هست یا نه
اقای کیم. امروز من دختر خوندمو به عنوان رییس این شرکت معرفی میکنم
کوک در گوش وایساده بود
کوک چی. اروم
اقای کیم اومد بیرون
کوک. سلام اقای کیم بب. حرفش قطع شد
اقای کیم. برید با دخترم حرف بزنید من بازنشسته شدم
کوک. هوففف باشه
وقتی رفت داخل......
خماریییی🗿
کرمم گرفته🗿
شرطا🇰🇷
۱۰ لایک 🇰🇷
چهار فالو🇰🇷
۲۷.۲k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.