♡pt: ² ♡I am not your toy
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو ا/ت:
«امروز جمعه بود ولی بازم من باید کار میکردم هوفف»
کمی منتظر آژانس موندم که ماشینی جلوم وایستاد
پسر: ببخشید شما مسافر هستید
ا/ت: بله من هستم
پسر: هوم پس سوار شید
ا/ت: بله الان
ویو ا/ت:
دستگیره صندلی عقب رو کشیدم و در باز شد و نشستم درو بستم... کمی با انگشتام بازی میکردم ماشین غرق سکوت بود فقط صدای دلنشین باد و ماشین های خیابان میومد که این سکوت شکست
پسر: خیلی خب یکم دیگه میرسیم متاسفم من چونکه تازه گواهینامه گرفتم یکم کُند رانندگی میکنم
ا/ت: نه مشکلی نیست تند رانندگی کردن هم زیاد خوب نیست
پسر: ببخشید میپرسم ولی اسمت چیه؟!
ا/ت: نبابا چه مشکلی اسم من ا/ت هست و شما
پسر: من الکس هستم خوشبختم
ا/ت: منم همینطور
الکس: خب چرا لوکیشنی که زدی یه بار رو نشون میده!؟
ا/ت: چونکه اونجا کار میکنم ولی به عنوان خدمتکار نه چیز دیگه ای چند مدت دیگه که حقوقمو پرداخت کنن اصتفا میدم چونکه زیاد خوشم از جایی که کار میکنم نمیاد میدونی دیگه
الکس: اره جای خوبی نیست بهتر زودتر اصتفا بدی
راستی مگه چند سالته؟!
ا/ت: 17سالم هست میدونم شکه شدی!
الکس: هوم شکه شدم ! ولی چرا تو کار میکنی پس پدرت مادرت برادری خواهری ؟
ا/ت: خواهر و مادر و برادر ندارم فقط پدر دارم که پدرم هم زیاد کاری نیست و خب سنش بالا هست نمیتونه کار کنه توانی نداره
الکس: هوم اگه کمکی از من بر میاد
ا/ت: نبابا این چه حرفیه
الکس: هوم خب داریم میرسیم امیدوارم دوباره ببینمت
ا/ت: میخوای شمارت رو بده اگه وقت داشتم باهات تماس میگیرم؟
الکس: هوم نظر خوبیه بیا اینم گوشیم بزن
«رمز گوشیش رو باز کرد»
ات ویو:
گوشیش رو گرفتم بنظرم پسر خوبیه شمارم رو براش زدم
ا/ت: نمیدونم چی سیو کنم بفرمایید خودتون سیو کنید
الکس: خب بنظرم bbff چطوره
ا/ت: خیلی ممنون که منو دوست خودت میدونی
الکس: ههه حتما که هستی دختر بانمکی هستی
حواست به خودت باشه امیدوارم زودتر از این بار اصتفا بدی حس خوبی نسبت بهش ندارم
ا/ت: خودمم همینطور
الکس: خوب رسیدیم اینم از این به مقصد رسیدی
ا/ت: ممنون خب بعدا شاید دیدمت فعلا...
الکس: حتما خدافظ
ا/ت: خدافظ مراقب خودتون باشید بیا اینم پول
الکس: شما هم همینطور نه مهمون من
ا/ت: خیلی ممنون
الکس: دوستا پشت همو خالی نمیکنن
ا/ت: بازم ممنون
ا/ت ویو:
از ماشین پیاده شدم و در رو اروم بستم و وقتی حرکت کرد دستی به عنوان خدافظ تکون دادم که از اینه تماشایی کرد و اونم دستی تکون داد
لبخند زیبایی زدم و رومو برگردوندم و به سمت بار حرکت کردم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظرت راجب الکس چیه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک 💙³⁰
کامنت🤍³⁰
فالو❤⁵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو ا/ت:
«امروز جمعه بود ولی بازم من باید کار میکردم هوفف»
کمی منتظر آژانس موندم که ماشینی جلوم وایستاد
پسر: ببخشید شما مسافر هستید
ا/ت: بله من هستم
پسر: هوم پس سوار شید
ا/ت: بله الان
ویو ا/ت:
دستگیره صندلی عقب رو کشیدم و در باز شد و نشستم درو بستم... کمی با انگشتام بازی میکردم ماشین غرق سکوت بود فقط صدای دلنشین باد و ماشین های خیابان میومد که این سکوت شکست
پسر: خیلی خب یکم دیگه میرسیم متاسفم من چونکه تازه گواهینامه گرفتم یکم کُند رانندگی میکنم
ا/ت: نه مشکلی نیست تند رانندگی کردن هم زیاد خوب نیست
پسر: ببخشید میپرسم ولی اسمت چیه؟!
ا/ت: نبابا چه مشکلی اسم من ا/ت هست و شما
پسر: من الکس هستم خوشبختم
ا/ت: منم همینطور
الکس: خب چرا لوکیشنی که زدی یه بار رو نشون میده!؟
ا/ت: چونکه اونجا کار میکنم ولی به عنوان خدمتکار نه چیز دیگه ای چند مدت دیگه که حقوقمو پرداخت کنن اصتفا میدم چونکه زیاد خوشم از جایی که کار میکنم نمیاد میدونی دیگه
الکس: اره جای خوبی نیست بهتر زودتر اصتفا بدی
راستی مگه چند سالته؟!
ا/ت: 17سالم هست میدونم شکه شدی!
الکس: هوم شکه شدم ! ولی چرا تو کار میکنی پس پدرت مادرت برادری خواهری ؟
ا/ت: خواهر و مادر و برادر ندارم فقط پدر دارم که پدرم هم زیاد کاری نیست و خب سنش بالا هست نمیتونه کار کنه توانی نداره
الکس: هوم اگه کمکی از من بر میاد
ا/ت: نبابا این چه حرفیه
الکس: هوم خب داریم میرسیم امیدوارم دوباره ببینمت
ا/ت: میخوای شمارت رو بده اگه وقت داشتم باهات تماس میگیرم؟
الکس: هوم نظر خوبیه بیا اینم گوشیم بزن
«رمز گوشیش رو باز کرد»
ات ویو:
گوشیش رو گرفتم بنظرم پسر خوبیه شمارم رو براش زدم
ا/ت: نمیدونم چی سیو کنم بفرمایید خودتون سیو کنید
الکس: خب بنظرم bbff چطوره
ا/ت: خیلی ممنون که منو دوست خودت میدونی
الکس: ههه حتما که هستی دختر بانمکی هستی
حواست به خودت باشه امیدوارم زودتر از این بار اصتفا بدی حس خوبی نسبت بهش ندارم
ا/ت: خودمم همینطور
الکس: خوب رسیدیم اینم از این به مقصد رسیدی
ا/ت: ممنون خب بعدا شاید دیدمت فعلا...
الکس: حتما خدافظ
ا/ت: خدافظ مراقب خودتون باشید بیا اینم پول
الکس: شما هم همینطور نه مهمون من
ا/ت: خیلی ممنون
الکس: دوستا پشت همو خالی نمیکنن
ا/ت: بازم ممنون
ا/ت ویو:
از ماشین پیاده شدم و در رو اروم بستم و وقتی حرکت کرد دستی به عنوان خدافظ تکون دادم که از اینه تماشایی کرد و اونم دستی تکون داد
لبخند زیبایی زدم و رومو برگردوندم و به سمت بار حرکت کردم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظرت راجب الکس چیه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک 💙³⁰
کامنت🤍³⁰
فالو❤⁵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۷۵.۰k
۲۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.