سوزومه: اوه بله من زاده امریکا نیستم
سوزومه: اوه بله من زاده امریکا نیستم
جنیور: اوم
مرده: خب چی سفارش میدید
هرکدمون یه چیزی سفارش دادیم تا غذا اماده شه مامان بحث رو باز کرد
مامان: بنظرم تا قبل عروسی باهم زندگی کنید
مرده: اره اینجوری بیشتر باهم اشنا میشید
سوزومه: اگه مشکلی ندارید میتونیم تو خونه من زندگی کنیم
جنیور: اوم من حرفی ندارم
مامان: خوبه
مرده: خب غذا ها اماده شد لطفا شروع کنید
بعد غذا من جنیور رفتیم سمت خونم حرکت کردیم جنیور داشت رانندگی میکرد که گفت:
جنیور: من شمارو جایی ندیدم
سوزومه: بنظرمنم اشنا میایید
جنیور: لطفا راحت باش
سوزومه: فک کنم تو مدرست دیدمت......... احیانا تو کلاس 3_4 نبودی
جنیور: درسته....... پس تو یه مدرسه ایم
سوزومه: اوم پس سال بالایی
جنیور: فک کنم
سوزومه: رسیدیم
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت خونه کلید انداختمو وارد شدم جنیور هم پشت سرم وارد خونه شد
جنیور: خونه قشنگی داری
سوزومه: مرسی
سوزومه: خب راحت باش من میرم برات اتاقتو اماده کنم
جنیور: ممنون
سوزومه: نظرت چیه به بچها بگم بیان امشبو دور هم باشیم
جنیور: موافقم
جنیور: اوم
مرده: خب چی سفارش میدید
هرکدمون یه چیزی سفارش دادیم تا غذا اماده شه مامان بحث رو باز کرد
مامان: بنظرم تا قبل عروسی باهم زندگی کنید
مرده: اره اینجوری بیشتر باهم اشنا میشید
سوزومه: اگه مشکلی ندارید میتونیم تو خونه من زندگی کنیم
جنیور: اوم من حرفی ندارم
مامان: خوبه
مرده: خب غذا ها اماده شد لطفا شروع کنید
بعد غذا من جنیور رفتیم سمت خونم حرکت کردیم جنیور داشت رانندگی میکرد که گفت:
جنیور: من شمارو جایی ندیدم
سوزومه: بنظرمنم اشنا میایید
جنیور: لطفا راحت باش
سوزومه: فک کنم تو مدرست دیدمت......... احیانا تو کلاس 3_4 نبودی
جنیور: درسته....... پس تو یه مدرسه ایم
سوزومه: اوم پس سال بالایی
جنیور: فک کنم
سوزومه: رسیدیم
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت خونه کلید انداختمو وارد شدم جنیور هم پشت سرم وارد خونه شد
جنیور: خونه قشنگی داری
سوزومه: مرسی
سوزومه: خب راحت باش من میرم برات اتاقتو اماده کنم
جنیور: ممنون
سوزومه: نظرت چیه به بچها بگم بیان امشبو دور هم باشیم
جنیور: موافقم
۱۴۷
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.