اشتباهی عاشق مافیا شدم p۱۲

ویو تهیونگ
دیدم یه ماشین با سرع داره از رو به روم میاد سریع فرمون گرفتم اونور و از بغل ماشینه رد شدم راننده ماسک زده بود ولی برام اشنا بود
تهیونگ : راننده دیوونه بود
رفتم دم در خونه ا.ت بهش زنگ زدم که دیدم بدو بدو داره میاد سمت ماشین
بعد که سوار شد
ا.ت : تهیونگ سلام بمونه برای بعد فقط سریع برون بریم از اینجااا
تهیونگ:(خنده )
رفتیم خونه خودمون (همون خونه تهیونگ که دیگه با ا.ت اونجا زندگی میکنن)
رفتیم خونه ماشینو پارک کردم با ا.ت رفتیم تو خونه
ا.ت : وااای گشنمهههه
تهیونگ : منم بیا یچی درست کنیم بخوریم
با ا.ت رفتن تو اشپز خونه چیزی نبود فقط خوراکی بود که همونارو برداشتن رفتن ریختن رو میز جلو تلویزون
تهیونگ : بیا فیلم ببینیم
ا.ت: حتما مستر کیم
یه فیلم گذاشتن وسطای فیلم بود در با ضربه محکمی صدا خورد
ا.ت : تهیونگ کیه من میترسم
تهیونگ : نمیدونم
ویو تهیونگ
ا.ت خیلی ترسیده بود و پشتم من بود به من چسبیده بود از این عصبی یودم که هیچ چیزی دم دستم نبود باید میرفتم تو اتاق کارم تا اسلحه بردارم ولی تا اون موقع دیر میشد رفتم اروم درو باز کردم که ...
ببخشید کم بود اگه فردا شد طولانی تر میزارم