تصادف عشق p14
پرش زمانی به یه هفته بعد
صبح که بیدار شدم رفتم یه دوش بیست مینی گرفتم و سمت شرکت بابام حرکت کردم، باید مدیریت شرکت و به دست میگرفتم وگرنه اون میشای عو.ضی این کارو میکنه کل صنعت و کار شرکتمون به فنا میره
(توی شرکت)
منشی:ع..عه خانم کیم شما چرا اینجایید(نگران)
+فکر نمیکنی عیبی داشته باشه، مثلا من تنها وارث خونی این شرکتم مگه نه؟
منشی :ب..له درست میگید بفرمایید داخل اتاق جلسه
تا وارد اتاق شد همشون بهت زده شدن و پاشدن تعضیم کردن
(شخصیت های فرعی و با * نشون میدم)
*۱: شما کجا اینجا کجا خانم کیم؟
+عاممم. بهتره از این به بعد خانم جعون صدام کنید
تا این حرف و زدم کوک وارد اتاق شد
-سلام به همه، ببخشید دیر کردم
هرچی نباشه اونم از شرکای شرکتمونه نه؟
*۲: خانم کیم منظورتون از این که باید جعون صداتون کنیم چیه؟
تا خواستم چیزی بگم کوک جوابشون و داد
-فکر میکردم میدونید منو و خانم ا.ت باهم ازدواج کردیم؟
همشون شکه شده بودن
+درسته من همسر جعون جونکوکم ،وارث این شرکت از این به بعد هم من این شکرت و اداره میکنم، بعد من هم بچه هام و خواندان من
با نیشخندی پر از غرور به میشا نگاه کردم داشت از حسودی میترکید
ویو میشا.
ا.ت عوضی اول که عشق زندگیم کوک و دزدی حالا هم شرکت؟تقشه قبلیم به فنا رفت ولی این بار نمیزارم(دقیقا با مامان ناتنی ا.ت نقشه ریخته بودن،همون موقع که ننه گفت باید طلاق بگیری)
اینجوری نمیشه باید هم کوک هم شرکت و ازش پس بگیرم… جوری بهت ضربه میزنم که نتونی پاشی بشین تماشا کن جعون ا.ت
ویو ا.ت .
میشا: (بلند میشه وایمیسته) من با این تصمیم موافق نیستم
-منظورتون چیه
میشا: این که ا.ت بخواد رئیس شرکت بشه
داشت کاری میکرد که من رییس شرکت نشم؟ به کوک نگاه کردم، زیر چشمی بهم نگاه کرد دستش و دور کمرم انداخت و خودش و بهم نزدیک تر کرد و به وکیلمون آقای چوی نگاه کرد
آقای چوی: خانم کیم متاسفم ولی رئیس بزرگ توی نامه ای برای من نوشته بودن گفتن که اگر ایشون فوت کردن در صورتی که خانم ا.ت ازدواج کرده باشن باید وارث شرکت دخترشون باشه(خانم کیم و با میشاعه)
میشا: پس ازدواج شما دوتا برای پول ثروت عمومه اره؟
+اولن ما از روی عشق و علاقه ازدواج کردیم دومن هم من هم همسرم اون قدری پول داریم که بتونیم هزارتا شرکت دیگه بزنیم ولی اینجا هستیم تا شرکتی که جزو مهم ترین شرکتای کرهست دست آدم هر.زه ای مثل تو نیوفته
-و باید اضافه کنم اگه ازدواج ما برای پول بوده، الان یه دختر نداشتیم
این و که گفت همشون شکه شدن حتی میشا.. خب اره اونا از یونا کوچولو خبر نداشتن تا امروز..
آقای چوی: خانم کیم فکر نمیکنم شما راهی برای به دست آوردن این شرکت داشته باشین
(همه افراد تو جلسه دارن پچ پچ میکنن و بعد حرف آقای چوی همه سرشون و به معنی اره تکون میدن)
.
.
.
.
.
جدیش کنیم نه؟اتفاقای عجیبی تو راهه منتظر پارتی بعد باشیدددد، شرایط نرسیده بود ولی گزاشتم
لطفا حمایت کنید🎀
لایک ۱۰(تا ابد که ۵ نمیمونهههه)
صبح که بیدار شدم رفتم یه دوش بیست مینی گرفتم و سمت شرکت بابام حرکت کردم، باید مدیریت شرکت و به دست میگرفتم وگرنه اون میشای عو.ضی این کارو میکنه کل صنعت و کار شرکتمون به فنا میره
(توی شرکت)
منشی:ع..عه خانم کیم شما چرا اینجایید(نگران)
+فکر نمیکنی عیبی داشته باشه، مثلا من تنها وارث خونی این شرکتم مگه نه؟
منشی :ب..له درست میگید بفرمایید داخل اتاق جلسه
تا وارد اتاق شد همشون بهت زده شدن و پاشدن تعضیم کردن
(شخصیت های فرعی و با * نشون میدم)
*۱: شما کجا اینجا کجا خانم کیم؟
+عاممم. بهتره از این به بعد خانم جعون صدام کنید
تا این حرف و زدم کوک وارد اتاق شد
-سلام به همه، ببخشید دیر کردم
هرچی نباشه اونم از شرکای شرکتمونه نه؟
*۲: خانم کیم منظورتون از این که باید جعون صداتون کنیم چیه؟
تا خواستم چیزی بگم کوک جوابشون و داد
-فکر میکردم میدونید منو و خانم ا.ت باهم ازدواج کردیم؟
همشون شکه شده بودن
+درسته من همسر جعون جونکوکم ،وارث این شرکت از این به بعد هم من این شکرت و اداره میکنم، بعد من هم بچه هام و خواندان من
با نیشخندی پر از غرور به میشا نگاه کردم داشت از حسودی میترکید
ویو میشا.
ا.ت عوضی اول که عشق زندگیم کوک و دزدی حالا هم شرکت؟تقشه قبلیم به فنا رفت ولی این بار نمیزارم(دقیقا با مامان ناتنی ا.ت نقشه ریخته بودن،همون موقع که ننه گفت باید طلاق بگیری)
اینجوری نمیشه باید هم کوک هم شرکت و ازش پس بگیرم… جوری بهت ضربه میزنم که نتونی پاشی بشین تماشا کن جعون ا.ت
ویو ا.ت .
میشا: (بلند میشه وایمیسته) من با این تصمیم موافق نیستم
-منظورتون چیه
میشا: این که ا.ت بخواد رئیس شرکت بشه
داشت کاری میکرد که من رییس شرکت نشم؟ به کوک نگاه کردم، زیر چشمی بهم نگاه کرد دستش و دور کمرم انداخت و خودش و بهم نزدیک تر کرد و به وکیلمون آقای چوی نگاه کرد
آقای چوی: خانم کیم متاسفم ولی رئیس بزرگ توی نامه ای برای من نوشته بودن گفتن که اگر ایشون فوت کردن در صورتی که خانم ا.ت ازدواج کرده باشن باید وارث شرکت دخترشون باشه(خانم کیم و با میشاعه)
میشا: پس ازدواج شما دوتا برای پول ثروت عمومه اره؟
+اولن ما از روی عشق و علاقه ازدواج کردیم دومن هم من هم همسرم اون قدری پول داریم که بتونیم هزارتا شرکت دیگه بزنیم ولی اینجا هستیم تا شرکتی که جزو مهم ترین شرکتای کرهست دست آدم هر.زه ای مثل تو نیوفته
-و باید اضافه کنم اگه ازدواج ما برای پول بوده، الان یه دختر نداشتیم
این و که گفت همشون شکه شدن حتی میشا.. خب اره اونا از یونا کوچولو خبر نداشتن تا امروز..
آقای چوی: خانم کیم فکر نمیکنم شما راهی برای به دست آوردن این شرکت داشته باشین
(همه افراد تو جلسه دارن پچ پچ میکنن و بعد حرف آقای چوی همه سرشون و به معنی اره تکون میدن)
.
.
.
.
.
جدیش کنیم نه؟اتفاقای عجیبی تو راهه منتظر پارتی بعد باشیدددد، شرایط نرسیده بود ولی گزاشتم
لطفا حمایت کنید🎀
لایک ۱۰(تا ابد که ۵ نمیمونهههه)
۸۴
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.