* ادامه پارت ۱۰
* ادامه پارت ۱۰
هانا : هوم تو از کجا فهمیدی
فلیگس : کل مدرسه درمورد شما..حرف میزنه
هانا : چقدرم زود خبرچینی میکنن
لینو : خوشحال باش که دوست دخترمی الان همه دخترا بهت حسودی میکنن ( پوزخند)
پوکر شده بهش نگاه کردم و مسیرمو عوض کردم
لینو : کجا
هانا : میخوام یکم خرید کنم با اجازت
لینو : وایسا منم بیام
سوار تاکسی شدیم و به مرکز خرید رفتیم
هانا : مرض داری همش دنبالم میای؟!
لینو : خب حوصلم سر میره
هانا : جالبه تو که انقدر رفیق داری
لینو : حیح رفیق من؟! جیسونگو میگی؟ منو اون هیچ نسبتی نداریم اون قلدره منم حرص دهندش
هانا : حالا هرچی
هندزفریمو گذاشتم تو گوشم و سرمو تیکه دادم به صندلی
احساس کردم نفسای یکی به پوستم میخوره وقتی چشمامو باز کردم...
هانا : هوم تو از کجا فهمیدی
فلیگس : کل مدرسه درمورد شما..حرف میزنه
هانا : چقدرم زود خبرچینی میکنن
لینو : خوشحال باش که دوست دخترمی الان همه دخترا بهت حسودی میکنن ( پوزخند)
پوکر شده بهش نگاه کردم و مسیرمو عوض کردم
لینو : کجا
هانا : میخوام یکم خرید کنم با اجازت
لینو : وایسا منم بیام
سوار تاکسی شدیم و به مرکز خرید رفتیم
هانا : مرض داری همش دنبالم میای؟!
لینو : خب حوصلم سر میره
هانا : جالبه تو که انقدر رفیق داری
لینو : حیح رفیق من؟! جیسونگو میگی؟ منو اون هیچ نسبتی نداریم اون قلدره منم حرص دهندش
هانا : حالا هرچی
هندزفریمو گذاشتم تو گوشم و سرمو تیکه دادم به صندلی
احساس کردم نفسای یکی به پوستم میخوره وقتی چشمامو باز کردم...
۲.۰k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.