وقتی اون بچه میخواست ولی تو نه ∴━━━✿━━━∴ p ▪︎¹
موقعیت: شما چند وقته ازدواج کردین و جونگ کوک بچه میخواد ولی تو نمیخوای
از زبان کوک:
چند وقته دارم باهاش حرف میزنم ولی قبول نمیکنه.
من خیلی میخوام که یه کوچولوی کیوت درست مثل خودش و داشته باشم هرچقد در موردش حرف میزنم هیچ جوابی بهم نمیده...قبول نمیکنه نمیدونم چیکار کنم
***
کوک:ا.ت من اومدم
ا.ت: خوش اومدی چقد دیر کردی
ک: اوهوم ببین چیا خریدم
ا.ت: وایی چقد خرید کردی...ببینم(ذوقق)
همه خریدا رو و نگاه کردم چیزای خیلی خوشگلی گرفته بود تا اینکه به یه وسایل و اسباب بازی های بچگونه رسیدم
ا.ت: کوک اینا چیه
ک:ها
ا.ت: اینا رو اشتباهی آوردی
ک:نه
ا.ت: پس واسه چی خریدی...مال کسیه؟
ک: مگه حتما باید مال کس دیگه ای باشه....خودمون چی
ا.ت: ......
ک:تاحالا به اینکه یروزی بچه دار بشیم فک نکردی
ک:ببین چقد کیوته (اشاره به وسایلا)
ا.ت: .............
ک:فرض کن بچمون چقد کیوت بشه...درست مث تو
ا.ت: .....
ک: هوم..؟
ا.ت: م..من میرم اینا رو بزارم تو اتاق
ک:اوففف
زیادی فعال نشدم🤔
هعیییی پیج قبلیم حمایت چقد زیاد بود🚶♀️🚶♀️
از زبان کوک:
چند وقته دارم باهاش حرف میزنم ولی قبول نمیکنه.
من خیلی میخوام که یه کوچولوی کیوت درست مثل خودش و داشته باشم هرچقد در موردش حرف میزنم هیچ جوابی بهم نمیده...قبول نمیکنه نمیدونم چیکار کنم
***
کوک:ا.ت من اومدم
ا.ت: خوش اومدی چقد دیر کردی
ک: اوهوم ببین چیا خریدم
ا.ت: وایی چقد خرید کردی...ببینم(ذوقق)
همه خریدا رو و نگاه کردم چیزای خیلی خوشگلی گرفته بود تا اینکه به یه وسایل و اسباب بازی های بچگونه رسیدم
ا.ت: کوک اینا چیه
ک:ها
ا.ت: اینا رو اشتباهی آوردی
ک:نه
ا.ت: پس واسه چی خریدی...مال کسیه؟
ک: مگه حتما باید مال کس دیگه ای باشه....خودمون چی
ا.ت: ......
ک:تاحالا به اینکه یروزی بچه دار بشیم فک نکردی
ک:ببین چقد کیوته (اشاره به وسایلا)
ا.ت: .............
ک:فرض کن بچمون چقد کیوت بشه...درست مث تو
ا.ت: .....
ک: هوم..؟
ا.ت: م..من میرم اینا رو بزارم تو اتاق
ک:اوففف
زیادی فعال نشدم🤔
هعیییی پیج قبلیم حمایت چقد زیاد بود🚶♀️🚶♀️
۲۰.۵k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.