ات ویو
ات ویو
پاشدم که زنگ در خورد میا بود
میا: سلوم ات قانووووم برو کنار که میخوام واست ی لباس انتخواب کنم
_یا علی شروع شد
میا: «در حال گشتن» امممممم؛ اها ببین این واسه امشب خوبه
*ذهن ات*ی لباس تنگ و کوتاه و باز بود اصن چرا باید همچین لباسی رو داشته باشم ؛ البته خب نمی پوشیدم پارم میکرد
_هوفففف خیلی خب باو بده بینم
میا: بیا بگیر؛ راستی من امشب ارایشت میکنما!...
_گوه نخور میگیری اندازه فیل واسم میکاپ میکنی؛ خودم ارایش میکنم
میا: خا باش وحشی نباش
ات ویو
لباسرو پوشیدم خیلی بد بود «عکسشو میزارم»
ولی چاره دیگه ای نداشتم رفتم بیرون و میا رو تخت بود رفتم جلو میز ارایش
یکم فرمژه زدم با یکم تینت نیاز ارایش نداشتم تموم شد رفتیم بیرون
کوک ویو
لباسمو پوشیدم«میزارم»و با موتورم رفتم دنبال ته
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لایک و فالو یادتون نره بروبچ🌚
پاشدم که زنگ در خورد میا بود
میا: سلوم ات قانووووم برو کنار که میخوام واست ی لباس انتخواب کنم
_یا علی شروع شد
میا: «در حال گشتن» امممممم؛ اها ببین این واسه امشب خوبه
*ذهن ات*ی لباس تنگ و کوتاه و باز بود اصن چرا باید همچین لباسی رو داشته باشم ؛ البته خب نمی پوشیدم پارم میکرد
_هوفففف خیلی خب باو بده بینم
میا: بیا بگیر؛ راستی من امشب ارایشت میکنما!...
_گوه نخور میگیری اندازه فیل واسم میکاپ میکنی؛ خودم ارایش میکنم
میا: خا باش وحشی نباش
ات ویو
لباسرو پوشیدم خیلی بد بود «عکسشو میزارم»
ولی چاره دیگه ای نداشتم رفتم بیرون و میا رو تخت بود رفتم جلو میز ارایش
یکم فرمژه زدم با یکم تینت نیاز ارایش نداشتم تموم شد رفتیم بیرون
کوک ویو
لباسمو پوشیدم«میزارم»و با موتورم رفتم دنبال ته
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لایک و فالو یادتون نره بروبچ🌚
۲.۴k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.