~•فرشته من•~
Part4
از زبان ا/ت •
اون مرتکه کرمو موهامو به فاخ داد مجبورم کوتاشون کنم
ا/ت: جیمیییی * مظلومانه*
جیمی: چی میخوای؟
ا/ت: احیانا بلد نیستی مو کوتا کنی؟
جیمی: بلدم که چی؟
ا/ت: موهای منو کوتا کن
جیمی: برو بگو ته کوتاه کنه
ته: مشترک مورد نظر در دست رس نمیباشد
کوک: پخخخخ * مثلا از خنده ترکید*
جین: مو های هندسامم.... مو های هندسامم....
ا/ت: حقته
جین: خفه شووووو
ا/ت: خودت خفه شو
جیمی: دوباره شروع نکنین
ا/ت: موهامو کوتا کن
جیمی: خیله خب بشین رو اون صندلی تا بیام
ا/ت: اوکی
نشستم رو صندلی بعد چند مین جیمین اومد
جیمی: تا کجا کوتاش کنم؟
ا/ت: تا پایین گردنم ( همونجا که گردن تموم میشه و شونه شروع میشه)
جیمی: گرفتم
• بعد کوتاه شدن موهای ا/ت •
ا/ت: عرررر جیگر بودم جیگر تر شدم... مرسی جیمینییی * میپره بغلش میکنه*
جیمین یلحظه رفت تو شک ولی بعد اروم چند بار زد به کتفم
جیمی: خواهش... حالا ولم کن خفه شدم
ولش کردم و رفتم اونور تا تونستم خجالت کشیدم
از زبان جیمین•
وقتی بغلم کرد یه حس عجیبی بهم دست داد ولی خیلی خوب بود و یلحظه رفتم تو شک اونجوری که کیوت بغلم کرد منم دلم خواست بغلش کنم ولی باز این تهیونگ و کوک منحرف میشن واسه همین اروم زدم به کتفش و گفتم ولم کنه چون واقعا داشتم خفه میشدم
وقتی ولم کرد رفت یه گوشه فک کنم خجالت کشیده
جین: نکنه واقعا خبریه؟
تهکوک: بهت قول میدیم خبریه
جیمی: انقد چرت و پرت نگین پاشین برگردیم
یهو نامجون اومد
نامجون: شما دوتا... وایسین بینممممممممم
تهکوک: ولمون کنننننننننننن
بعد نامجون اون دوتا رو برد
جیمی: اخیش بلاخره یه نفس راحت میکشم... ا/ت بیا میخوایم بریم
ا/ت: التماست میکنم از راه زمینی بریم
جیمی: فقط چند ساعته نمیمیری که
ا/ت * اشک تمساح*
جیمی: من گول نمیخورم
• برگشتن•
جیمی: خب من جایی ندارم بمونم
ا/ت: حرفتو رک بزن
جیمی: میخوام خونه تو بمونم
ا/ت: جااااااااااننننننننمممممممم؟
••••••••••
اینم پارت چهار
شرطا
۶ تا لایک
۴ تا کامنت
از زبان ا/ت •
اون مرتکه کرمو موهامو به فاخ داد مجبورم کوتاشون کنم
ا/ت: جیمیییی * مظلومانه*
جیمی: چی میخوای؟
ا/ت: احیانا بلد نیستی مو کوتا کنی؟
جیمی: بلدم که چی؟
ا/ت: موهای منو کوتا کن
جیمی: برو بگو ته کوتاه کنه
ته: مشترک مورد نظر در دست رس نمیباشد
کوک: پخخخخ * مثلا از خنده ترکید*
جین: مو های هندسامم.... مو های هندسامم....
ا/ت: حقته
جین: خفه شووووو
ا/ت: خودت خفه شو
جیمی: دوباره شروع نکنین
ا/ت: موهامو کوتا کن
جیمی: خیله خب بشین رو اون صندلی تا بیام
ا/ت: اوکی
نشستم رو صندلی بعد چند مین جیمین اومد
جیمی: تا کجا کوتاش کنم؟
ا/ت: تا پایین گردنم ( همونجا که گردن تموم میشه و شونه شروع میشه)
جیمی: گرفتم
• بعد کوتاه شدن موهای ا/ت •
ا/ت: عرررر جیگر بودم جیگر تر شدم... مرسی جیمینییی * میپره بغلش میکنه*
جیمین یلحظه رفت تو شک ولی بعد اروم چند بار زد به کتفم
جیمی: خواهش... حالا ولم کن خفه شدم
ولش کردم و رفتم اونور تا تونستم خجالت کشیدم
از زبان جیمین•
وقتی بغلم کرد یه حس عجیبی بهم دست داد ولی خیلی خوب بود و یلحظه رفتم تو شک اونجوری که کیوت بغلم کرد منم دلم خواست بغلش کنم ولی باز این تهیونگ و کوک منحرف میشن واسه همین اروم زدم به کتفش و گفتم ولم کنه چون واقعا داشتم خفه میشدم
وقتی ولم کرد رفت یه گوشه فک کنم خجالت کشیده
جین: نکنه واقعا خبریه؟
تهکوک: بهت قول میدیم خبریه
جیمی: انقد چرت و پرت نگین پاشین برگردیم
یهو نامجون اومد
نامجون: شما دوتا... وایسین بینممممممممم
تهکوک: ولمون کنننننننننننن
بعد نامجون اون دوتا رو برد
جیمی: اخیش بلاخره یه نفس راحت میکشم... ا/ت بیا میخوایم بریم
ا/ت: التماست میکنم از راه زمینی بریم
جیمی: فقط چند ساعته نمیمیری که
ا/ت * اشک تمساح*
جیمی: من گول نمیخورم
• برگشتن•
جیمی: خب من جایی ندارم بمونم
ا/ت: حرفتو رک بزن
جیمی: میخوام خونه تو بمونم
ا/ت: جااااااااااننننننننمممممممم؟
••••••••••
اینم پارت چهار
شرطا
۶ تا لایک
۴ تا کامنت
۱۱.۴k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.