فیک جیمین: عاشقتم: پارت ۲
از زبان سانا:
رسیدیم از هواپیما پیاده شدیم و رفتم از فرودگاه بیرون ما که ۷ سال قبل اینجا زندگی میکردیم یک عمارات داشتیم و یک شرکت خیلی خیلی معروف
راه افتادیم سمته عمارات رسیدیم دلم برای اینجا تنگ شده بود دلم هم برای اجوما هم برای اوسکار خیلی تنگ شده وقتی رسیدیم قبل از همه اوسکار رو دیدم و رفتم پریدم بغلش اون مثل داداشم بود خیلی دوستش داشتم از بغلش در اومدم و لپشو بوس کردم سلام و احوال پرسی کردیم و رفتیم تو خونه اجوما نبود اوسکار میگه که دخترش مریض شده و رفته ازش مراقبت کنه داشتم فکر میکردم که آنی جیغ زد
انی: جیغغغغغغ
مینا:چته
سانا:چخه
انا:واییییییییییی
لونا:یاحضرت پی دی نیم
جونی:وای چته
جونا:واییییییییییی ترسیدم دختر
انی: واییییییییییی سوسک
دخترا:🤣🤣🤣🤣🤣🤣
سانا :مگه یو سوسک هم ترس داره خواهریم
انی:برای تو نداره برای ما که داره
لونا : عههه بسته دیگه تمومش کنید یکی هم این سوسکو بکشه
مینا: آره لونا راست میگه یکی اینو بکشه بریم بگیریم بخوابیم
سانا: تو هنو به فکر خوابی😐😶
[(<پایان پارت ۲ برای پارت های بیشتر حمایت فراموش نشه>)]
میدونم خیلی کم شد ولی سعی میکنم بیشترش کنم❤️🥰
رسیدیم از هواپیما پیاده شدیم و رفتم از فرودگاه بیرون ما که ۷ سال قبل اینجا زندگی میکردیم یک عمارات داشتیم و یک شرکت خیلی خیلی معروف
راه افتادیم سمته عمارات رسیدیم دلم برای اینجا تنگ شده بود دلم هم برای اجوما هم برای اوسکار خیلی تنگ شده وقتی رسیدیم قبل از همه اوسکار رو دیدم و رفتم پریدم بغلش اون مثل داداشم بود خیلی دوستش داشتم از بغلش در اومدم و لپشو بوس کردم سلام و احوال پرسی کردیم و رفتیم تو خونه اجوما نبود اوسکار میگه که دخترش مریض شده و رفته ازش مراقبت کنه داشتم فکر میکردم که آنی جیغ زد
انی: جیغغغغغغ
مینا:چته
سانا:چخه
انا:واییییییییییی
لونا:یاحضرت پی دی نیم
جونی:وای چته
جونا:واییییییییییی ترسیدم دختر
انی: واییییییییییی سوسک
دخترا:🤣🤣🤣🤣🤣🤣
سانا :مگه یو سوسک هم ترس داره خواهریم
انی:برای تو نداره برای ما که داره
لونا : عههه بسته دیگه تمومش کنید یکی هم این سوسکو بکشه
مینا: آره لونا راست میگه یکی اینو بکشه بریم بگیریم بخوابیم
سانا: تو هنو به فکر خوابی😐😶
[(<پایان پارت ۲ برای پارت های بیشتر حمایت فراموش نشه>)]
میدونم خیلی کم شد ولی سعی میکنم بیشترش کنم❤️🥰
۳.۱k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.