^ لذت انتقام ^ (port 3 )

^ لذت انتقام ^ ( پارت 3 )
* ات ویو
در باز شد و جانگ هوسوک با نگرانی و عجله اومد داخل اتاق و دست من و هانول رو گرفت و بدو بدو برد به حیاط پشتی .
ات : چی شده چرا صدای تیر اندازی میاد؟
هوسوک : افراد جئون جانگ هیون از کم بودن محافظ ها سوء استفاده کردن تا آقای کیم رو بکشن ولی اونها نمیدونن ایشون اینجا نیستن.
هانول : واییییی من میترسم ات .
ات : ببند بابا من خودم از ترس الانه که شلوارم رو خیس کنم .
هانول : اتتتتت الان وقت شوخی نیست
ات : شوخی نمیکنم‌.
هوسوک : بیای از این در پشتی برین بیرون این ریموت ماشین رو هم بگیرین و پشت اون کوچه پشتیه منتظر من باشید من میرم وسایل های شخصیتون رو بیارم.
ات و هانول : باشه
ات: هانول بدو ( با نگرانی)
^ وقتی رسیدن به کوچه پشتی صدای انفجار اومد وقتی پشتشون رو نگاه کردن دیدن عمارت ات اینا آتیش گرفته. ات اشک چشماش بند نمیومد پاهاش سست شده بود و دو زانو افتاد روی زمین و بلند بلند گریه میکرد.
هانول : ات ناراحت نباش اینکه تقصیر تو نبود .
ات :.......
هانول : پاشو بریم خونه ی ما . بزار من پشت فرمون بشینم .
ات : اوهوم . ولی هوسوک چی؟
هانول : اون احتمالا توی آتیش سوزی مرده ( اوخی هوپی چوچکولو 😔)
ات : اون به خاطر من مردددد 😫😭
هانول : بلند شو

ادامه دارد....