وقتی باعث مرگش بودی...

داشتی با صدای بلند روی سر جونگین گریه می کردی و التماسش می کردی که نره ولی چه فایده دیگه جونگینت عشقت ، زندگیت از دستت رفته بود همش بخاطر یک تلافی و شوخی ... ای کاش می دونستی بدن ضعیفی داره و ای کاش های دیگه ....
یکی از پرستار ها رو به تو کرد و گفت دم سرد خونه صدات می زنم که باهاش تنها خداحافظی بکنی و با برانکارد جونگین رو بردن سرد خونه بیمارستان . توی همین حال که منظر نشسته بودی تا صدات بکنن سرت رو بین دستات گرفته بودی و فقط گریه می کردی که صدات کردن جنازش رو شونت دادن و گفتی لطفاً بذارین خودمو خالی کنم لطفاً نیاین داخل پرستار رفت و تو جونگین رو تنها گذاشت ملافه سفید رنگ رو از روی صورتش کنار زدی با دیدن قیافه کیوت و بی جونش دوباره به گریه کردن افتادی گفتی عشقم اونجا سردته نه ؟؟ می شه بذاری برای آخرین بار بغلت بکنم ؟ شروع کردی به گریه کردن که اشک هات روی صورت بی جونش می افتاد . نوازش وار پشت انگشت اشارت رو روی گونش می کشیدی ملافه رو تا روی‌ ساق پاش پایین کشیدی شرت رو روی سینه سمت چپش گذاشتی و دوباره گرست شدید تر شد دیگه نمی تونستی صدای قلبش رو بشنوی نگاهی به سرتا پاش کردی و بوسه ای رو روی اونجاش گذاشتی و کلافه رو تا روی گردنش کشیدی و بغلش کردی فقط و فقط التماسش می کردی که نره و تنهات نذاره ولی گذاشت ولی بخاطر یک اشتباه شد آنقدر پیشش ولیسادی که پرستارا بیرونت کردن رفتی خونه به تیغ برداشتی و روی رگ دستت کشیدی چون خودتو مقصر مرگ تنها عشقت می دونستی تمام تیکه به تیکه اون خونه خاطراتی بود که با هم گذرونده بودید و یه عکس ازش برداشتی ، تیغ رو روی رگ دستت کشیدی و همین طور که ازت خون می رفت گفتی ببخشید جونگین که باعث مرگت شدم بدون تو دوم نمیارم پس دارم میام پیشت تنها فرشته من . و به قول خودش بعد از چند دقیقه رفت پیش تنها عشقش ...
می دونم زیاد خوب نشد ولی خوب اولیش بود . من که خودم از سرش کلی عر زدم 🥹🥹🥹😭🤣🤣