تحلیل واقعه عاشورا
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
قیام مردم مدینه بعد از شهادت امام حسین
ولى در آن زمان هنوز مردم درک نمىکردند، روابط و ارتباطات این قدر زیاد نبود، [ مىگفتند] یزید هم یک آدمى است که آمده خلیفه شده است. و لهذا بعد از شهادت امام حسین، همین امام حسینى که از مدینه بیرون آمد و از اهل مدینه کسى او را یارى نکرد37 مدینه تکان مىخورد: چرا حسین، فرزند پیغمبر، شهید شد؟ آن وقت به یاد حسین و فضیلتهاى حسین مىافتند، غصهها پدید مىآید و مردم فوقالعاده ناراحت مىشوند. یک هیئت هفت هشت نفرى را از مدینه به شام مىفرستند براى این که تحقیق کنند و ببینند علت قضیه چه بوده. آنها وقتى که به آنجا مىروند تازه مىفهمند که چرا امام حسین این جور قیام کرد و به هیچ وجه حاضر نبود صرف نظر کند. بعد از آنکه مدتى ماندند و اوضاع را از نزدیک دیدند برگشتند. مردم از اینها پرسیدند آنجا چه دیدید؟ گفتند ما فقط یک جمله مىگوییم، از همین یک جمله حرفمان را بفهمید. ما در مدتى که در شام بودیم همیشه انتظار این را داشتیم که از آسمان سنگ به سر ما ببارد. جناب عبداللّه بن حنظله غسیل الملائکه گفت ایهاالناس من از نزد کسى مىآیم که شراب را فراوان مىآشامد، سرو کارش جز با موسیقى و هرزگى با چیز دیگرى نیست، از زناى با
مادر هم احتراز ندارد. سگبازى، یوزبازى، هر فسقى که بگویید، علنا انجام مىدهد. گفت من هستم و هفت پسرم، من که قیام مىکنم، شما خودتان مىدانید، مىخواهید قیام بکنید یا نکنید، که اهل مدینه بعد قیام کردند و قیام آنها به آن قتل عام مردم مدینه منجر شد. مردم مدینه که قتل عام شدند، به خاطر قیام براى حسین بن على بود. این مردم زمانى که هنوز قضایا را درک نکرده بودند با خود امام حسین حرکت نکردند ولى بعد فهمیدند قضیه از چه قرار است یعنى آنوقت فهمیدند که امام حسین عمق قضایا را مىدید و اینها خبردار نبودند. روز حرّه که مدینه در محاصره قرار گرفت و بیرون مدینه خیمه زدند همین عبداللّه بن حنظله غسیل الملائکه38 پیشقدم شد. به پسرانش گفت: فرزندانم، عزیزانم، امروز روز شهادت است، امروز روز فداکارى در راه اسلام است. من مىدانم که من شهید مىشوم شما هم شهید مىشوید. من از شما فقط یک تقاضا دارم، دلم مىخواهد من زنده باشم یک یکِ شما بروید شهید بشوید و من مرگ جوانان خودم را به چشم خودم ببینم و بعد خودم شهید بشوم. پسرانش گفتند: سمعا و طاعةً ما اطاعت مىکنیم، و همین کار را کردند.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
قیام مردم مدینه بعد از شهادت امام حسین
ولى در آن زمان هنوز مردم درک نمىکردند، روابط و ارتباطات این قدر زیاد نبود، [ مىگفتند] یزید هم یک آدمى است که آمده خلیفه شده است. و لهذا بعد از شهادت امام حسین، همین امام حسینى که از مدینه بیرون آمد و از اهل مدینه کسى او را یارى نکرد37 مدینه تکان مىخورد: چرا حسین، فرزند پیغمبر، شهید شد؟ آن وقت به یاد حسین و فضیلتهاى حسین مىافتند، غصهها پدید مىآید و مردم فوقالعاده ناراحت مىشوند. یک هیئت هفت هشت نفرى را از مدینه به شام مىفرستند براى این که تحقیق کنند و ببینند علت قضیه چه بوده. آنها وقتى که به آنجا مىروند تازه مىفهمند که چرا امام حسین این جور قیام کرد و به هیچ وجه حاضر نبود صرف نظر کند. بعد از آنکه مدتى ماندند و اوضاع را از نزدیک دیدند برگشتند. مردم از اینها پرسیدند آنجا چه دیدید؟ گفتند ما فقط یک جمله مىگوییم، از همین یک جمله حرفمان را بفهمید. ما در مدتى که در شام بودیم همیشه انتظار این را داشتیم که از آسمان سنگ به سر ما ببارد. جناب عبداللّه بن حنظله غسیل الملائکه گفت ایهاالناس من از نزد کسى مىآیم که شراب را فراوان مىآشامد، سرو کارش جز با موسیقى و هرزگى با چیز دیگرى نیست، از زناى با
مادر هم احتراز ندارد. سگبازى، یوزبازى، هر فسقى که بگویید، علنا انجام مىدهد. گفت من هستم و هفت پسرم، من که قیام مىکنم، شما خودتان مىدانید، مىخواهید قیام بکنید یا نکنید، که اهل مدینه بعد قیام کردند و قیام آنها به آن قتل عام مردم مدینه منجر شد. مردم مدینه که قتل عام شدند، به خاطر قیام براى حسین بن على بود. این مردم زمانى که هنوز قضایا را درک نکرده بودند با خود امام حسین حرکت نکردند ولى بعد فهمیدند قضیه از چه قرار است یعنى آنوقت فهمیدند که امام حسین عمق قضایا را مىدید و اینها خبردار نبودند. روز حرّه که مدینه در محاصره قرار گرفت و بیرون مدینه خیمه زدند همین عبداللّه بن حنظله غسیل الملائکه38 پیشقدم شد. به پسرانش گفت: فرزندانم، عزیزانم، امروز روز شهادت است، امروز روز فداکارى در راه اسلام است. من مىدانم که من شهید مىشوم شما هم شهید مىشوید. من از شما فقط یک تقاضا دارم، دلم مىخواهد من زنده باشم یک یکِ شما بروید شهید بشوید و من مرگ جوانان خودم را به چشم خودم ببینم و بعد خودم شهید بشوم. پسرانش گفتند: سمعا و طاعةً ما اطاعت مىکنیم، و همین کار را کردند.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
۴۲۳
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.