fake kook
fake kook
part*¹¹
رفتیم یه چیزی خوردیم
کوک: به مامانت چی گفتی
ا.ت: گفتم که هیچوقت دروغ نمیگم
کوک: پس چی گفتی
ا.ت: گفتم میرم خرید
کوک: پس راستشو نگفتی که با من اومدی
ا.ت: نه اینکه راستشو نگفتم کامل نگفتم
کوک: خب نگفتی دیگه
ا.ت: الان کجا بریم؟
کوک: نمیدونم
ا.ت: نریم خونه
کوک: به این زودی
ا.ت: اره دیگه
کوک: باشه بریم
ا.ت: تا زنگ بزنم به مامانم
کوک: باشه زنگ بزن
ا.ت: الو مامان
م: جانم
ا.ت: مامان من دارم میام خونه
م: عزیزم من الان خونه خالتم تو برو خونه عموت پیش دایان
ا.ت: باشه خدافظ
کوک: بریم
ا.ت: اره بریم ولی یه چیز
کوک: چیشده
ا.ت: کسی خونمون نیست من میتونم بیام خونه شما
کوک: چی خونه ما
ا.ت: اره
کوک: باشه بیا خوش اومدی وای یت لحظه هل کردم
ا.ت: 😊دایان خونست؟
کوک: نمیدونم شاید خونه باشه
ا.ت: باشه
کوک: رسیدیم تو پیاده شو من ده دقیقه دیگه میام
ا.ت: من دیگه وسایلمو تو ماشین میزارم
کوک:باشه
ا.ت: خدافظ و اینکه ممنونم😊
کوک: خواهش میکنم
رفتم داخل
م.ک: خوش اومدی
ا.ت: ممنون زن عمو دایان خونست
م.ک: نه عزیزم خونه نیست تازه رفت بیرون تو بیا بشین تا یه نیم ساعت یه ساعت دیگه میاد
ا.ت:باشه
جینوس: سلام دخترعمو
ا.ت: سلام جینوس
جینوس: چخبر
ا.ت: خبری نیست
جینوس: اومدی پیش دایان
ا.ت: مامانم رفت پیش خالم گفتم که منم بیام اینجا
جینوس: بیا تو اتاقم میخوام یه چیزی نشونت بدم
ا.ت: باشه
از دید کوک
رفتم خونه
کوک: مامان من اومدم
م.ک: چیزی خوردی؟
کوک: اره خوردم ا.ت کجاست؟
م.ک: پیش جینوس تو از کجا فهمیدی که اومده
کوک: خب همم کفششو دم در دیدم
م.ک: اها بالاست پیش جینوس برو پیششون
کوک: باشه
#کوک
#فیک
#سناریو
part*¹¹
رفتیم یه چیزی خوردیم
کوک: به مامانت چی گفتی
ا.ت: گفتم که هیچوقت دروغ نمیگم
کوک: پس چی گفتی
ا.ت: گفتم میرم خرید
کوک: پس راستشو نگفتی که با من اومدی
ا.ت: نه اینکه راستشو نگفتم کامل نگفتم
کوک: خب نگفتی دیگه
ا.ت: الان کجا بریم؟
کوک: نمیدونم
ا.ت: نریم خونه
کوک: به این زودی
ا.ت: اره دیگه
کوک: باشه بریم
ا.ت: تا زنگ بزنم به مامانم
کوک: باشه زنگ بزن
ا.ت: الو مامان
م: جانم
ا.ت: مامان من دارم میام خونه
م: عزیزم من الان خونه خالتم تو برو خونه عموت پیش دایان
ا.ت: باشه خدافظ
کوک: بریم
ا.ت: اره بریم ولی یه چیز
کوک: چیشده
ا.ت: کسی خونمون نیست من میتونم بیام خونه شما
کوک: چی خونه ما
ا.ت: اره
کوک: باشه بیا خوش اومدی وای یت لحظه هل کردم
ا.ت: 😊دایان خونست؟
کوک: نمیدونم شاید خونه باشه
ا.ت: باشه
کوک: رسیدیم تو پیاده شو من ده دقیقه دیگه میام
ا.ت: من دیگه وسایلمو تو ماشین میزارم
کوک:باشه
ا.ت: خدافظ و اینکه ممنونم😊
کوک: خواهش میکنم
رفتم داخل
م.ک: خوش اومدی
ا.ت: ممنون زن عمو دایان خونست
م.ک: نه عزیزم خونه نیست تازه رفت بیرون تو بیا بشین تا یه نیم ساعت یه ساعت دیگه میاد
ا.ت:باشه
جینوس: سلام دخترعمو
ا.ت: سلام جینوس
جینوس: چخبر
ا.ت: خبری نیست
جینوس: اومدی پیش دایان
ا.ت: مامانم رفت پیش خالم گفتم که منم بیام اینجا
جینوس: بیا تو اتاقم میخوام یه چیزی نشونت بدم
ا.ت: باشه
از دید کوک
رفتم خونه
کوک: مامان من اومدم
م.ک: چیزی خوردی؟
کوک: اره خوردم ا.ت کجاست؟
م.ک: پیش جینوس تو از کجا فهمیدی که اومده
کوک: خب همم کفششو دم در دیدم
م.ک: اها بالاست پیش جینوس برو پیششون
کوک: باشه
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۸.۱k
۲۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.