من حاضرم قسم بخورم اینقدر که من دوستت دارم ، تو خودت را د
من حاضرم قسم بخورم اینقدر که من دوستت دارم ، تو خودت را دوست نداری باور نمیکنی؟ فکر کن صبح بیدار میشوی با خواب آلودگی آبی به صورتت میزنی ولی من به همین راحتی از صورتت نمیگذرم دیوانه اش میشوم گردی صورتت میشود دنیای من..
یا مثلا تو موهایت را خیلی معمولی شانه میزنی اما من اگر باشم غرق میشوم لابه لای عطر دیوانه کننده اش..
فکر کن تو خیلی راحت عکس پروفایلت را حذف میکنی اما من هرشب قبل از خواب میبوسمش با او درد و دل میکنم نوازشش میکنم.
اسمت را بگو که روزی هزار بار روی کاغذ مینویسی و عینِ خیالت هم نیست ولی خبر نداری بند دلم بند شده به اسمت که هر لحظه با دیدنش پاره میشود...
یا اصلا همین ته ریشت را چرا نمیگویی؟ خیلی راحت یک ژیلت برمیداری و از ته میزنی شان من اما جان میدهم برایش...
اما چه فایده آخر سر تو با اینهمه بی تفاوتی ات خودت را داری کنار خودت و من با این همه دوست داشتن ،نه...
👤 سحر رستگار
یا مثلا تو موهایت را خیلی معمولی شانه میزنی اما من اگر باشم غرق میشوم لابه لای عطر دیوانه کننده اش..
فکر کن تو خیلی راحت عکس پروفایلت را حذف میکنی اما من هرشب قبل از خواب میبوسمش با او درد و دل میکنم نوازشش میکنم.
اسمت را بگو که روزی هزار بار روی کاغذ مینویسی و عینِ خیالت هم نیست ولی خبر نداری بند دلم بند شده به اسمت که هر لحظه با دیدنش پاره میشود...
یا اصلا همین ته ریشت را چرا نمیگویی؟ خیلی راحت یک ژیلت برمیداری و از ته میزنی شان من اما جان میدهم برایش...
اما چه فایده آخر سر تو با اینهمه بی تفاوتی ات خودت را داری کنار خودت و من با این همه دوست داشتن ،نه...
👤 سحر رستگار
۱.۸k
۰۲ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.