پارت ۲
پارت ۲
با چیزی که دیدم خون تو بدنم خشت شد😳😳
او..ن ا.و..ن (از تعجب داره تیکه تیکه حرف میزنه) امکان ندارههه اون شوگااا بوددد😳
شوگا با وارد شدنش ی لبخند شیطانی بهم زد و رو صندلی نشت
شوگا ویو: در کلاسی که ا.تت توش بود زدم و وارد شدم از شانسمم ا.ت درست نشسته بود جلوی میزممم وای ... با دیدن من ا.ت برق از سرش رفت فک نمیکرد بیام و استادش بشم 😂
ا.ت ویو :
شوگا میخواست خودشو معرفی کنه
شوگا:خب سلام بچه ها من مین یونگی هستم...
از آشناییتون خوشبختم امیدوارم سال تحصیلی خوبی باهم داشته باشیم
یهو یکی از بچه ها گفت با وجود همچین استاد جذابی معلومه سال تحصیلی خوبی خواهیم داشت یهو همه خندیدن و منم به اون دختره هرزه داشتم با حرص نگا میکردم که یهو سنگینی نگاه شوگا رو رو خودم حس کردم اومد و بهم ی لبخند چشمک. خیلی منحرفی بهم کرد
(😂😂😂بزار فیک شروع بشه بعد منحرفان اعظم) شوگا ی سری نمونه سوال برای بچه ها نوشت و ما در حال یاداشت بودیم که یهو همون دختره هرزه ...
رزی :
(رزی بلک پینک نه میدونید که ما کم بود اسم داریم)
وای چه استاد جذابی امیدوارم بتونم مخشو بزنم (هه😏)
بزار برم پیشش به ی هوا
شوگا : دیدم همون دختره که انگار اسمش رزی بود داشت میومد سمتم و پاش پیج خورد افتاد تو بغلم که اد هم افتاد رو دیکم یهو ا.ت چشماش چهارتا شد جالب بود دختره هرزه. بلند هم نمیشه که خدارو شکر آخر بلند شد سوال مسخره شو پرسید بعد رفت انگار ا.ت یکم ناراحت عصبی شد (میخوای خوشحال بشهه😐)
البته بگماا منم خیلی تحریک شدم از اونجایی که ا.ت هم پیشم بود دیگه حسابی بد بود دلم میخواست همون جا به فاکش بدم اهههه
پرش زمانی:
ا.ت : وای اون رزی هرزهه چطور جرعت کرده خودشو رو دیک مردی که مالل منهه بندازهه چطور به حسابش میرسم اشغال وای معلوم بود شوگا هم حسابی تحریک شده چون داره خمار نگام میکنه
زنگ آخر مدرسه رو زدن و بچه ها رفتن حالا تو کلاس به اون بزرگی فقط من شوگا تنها بودیم که یهو شوگا با ناراحتی گفت دلم خیلی برات تنگ شده بود میشه منو ببخشی
(در کلاس بستس هیچ دانش آموزی هم نیست از اونجا که شوگا خر مایه هست مدیر اینا نیست خریده اونارو) ا.ت : چطور بعد اون حرفات ببخشمت
شوگا : اره میدونم مقصر بودم فقط منو ببخشید لطفااا 🥺
ا.ت : با قیافه مظلوم ناراحت شوگا دلم به رحم اومد چون بلاخره منم مقصر بودم
شوگا : ا.تت میشه ببخشی قول میدم دیگه تکرار نشه 🥺🥺
ا.ت : باشه بیا بغلم عشقمم منم دلتنگت بودم🥺
شوگا اوت همو بغل کردن و ی بوسه عاشقانه داشتن.
شوگا : ام خب بیبی گرل حالا میدونی نوبت چیه😈
ا.ت : نوبت چیه؟
شوگا : ی تنبه سخت بعد ۳ ماه
ا.ت : اما شوگا آخه تو مدرسه
شوگا : نترس بیب کسی نیست رفت و در قفل کرد
و مو گزاشت رو میز روم خیمه زد...
پارت بعد اسمات.
با چیزی که دیدم خون تو بدنم خشت شد😳😳
او..ن ا.و..ن (از تعجب داره تیکه تیکه حرف میزنه) امکان ندارههه اون شوگااا بوددد😳
شوگا با وارد شدنش ی لبخند شیطانی بهم زد و رو صندلی نشت
شوگا ویو: در کلاسی که ا.تت توش بود زدم و وارد شدم از شانسمم ا.ت درست نشسته بود جلوی میزممم وای ... با دیدن من ا.ت برق از سرش رفت فک نمیکرد بیام و استادش بشم 😂
ا.ت ویو :
شوگا میخواست خودشو معرفی کنه
شوگا:خب سلام بچه ها من مین یونگی هستم...
از آشناییتون خوشبختم امیدوارم سال تحصیلی خوبی باهم داشته باشیم
یهو یکی از بچه ها گفت با وجود همچین استاد جذابی معلومه سال تحصیلی خوبی خواهیم داشت یهو همه خندیدن و منم به اون دختره هرزه داشتم با حرص نگا میکردم که یهو سنگینی نگاه شوگا رو رو خودم حس کردم اومد و بهم ی لبخند چشمک. خیلی منحرفی بهم کرد
(😂😂😂بزار فیک شروع بشه بعد منحرفان اعظم) شوگا ی سری نمونه سوال برای بچه ها نوشت و ما در حال یاداشت بودیم که یهو همون دختره هرزه ...
رزی :
(رزی بلک پینک نه میدونید که ما کم بود اسم داریم)
وای چه استاد جذابی امیدوارم بتونم مخشو بزنم (هه😏)
بزار برم پیشش به ی هوا
شوگا : دیدم همون دختره که انگار اسمش رزی بود داشت میومد سمتم و پاش پیج خورد افتاد تو بغلم که اد هم افتاد رو دیکم یهو ا.ت چشماش چهارتا شد جالب بود دختره هرزه. بلند هم نمیشه که خدارو شکر آخر بلند شد سوال مسخره شو پرسید بعد رفت انگار ا.ت یکم ناراحت عصبی شد (میخوای خوشحال بشهه😐)
البته بگماا منم خیلی تحریک شدم از اونجایی که ا.ت هم پیشم بود دیگه حسابی بد بود دلم میخواست همون جا به فاکش بدم اهههه
پرش زمانی:
ا.ت : وای اون رزی هرزهه چطور جرعت کرده خودشو رو دیک مردی که مالل منهه بندازهه چطور به حسابش میرسم اشغال وای معلوم بود شوگا هم حسابی تحریک شده چون داره خمار نگام میکنه
زنگ آخر مدرسه رو زدن و بچه ها رفتن حالا تو کلاس به اون بزرگی فقط من شوگا تنها بودیم که یهو شوگا با ناراحتی گفت دلم خیلی برات تنگ شده بود میشه منو ببخشی
(در کلاس بستس هیچ دانش آموزی هم نیست از اونجا که شوگا خر مایه هست مدیر اینا نیست خریده اونارو) ا.ت : چطور بعد اون حرفات ببخشمت
شوگا : اره میدونم مقصر بودم فقط منو ببخشید لطفااا 🥺
ا.ت : با قیافه مظلوم ناراحت شوگا دلم به رحم اومد چون بلاخره منم مقصر بودم
شوگا : ا.تت میشه ببخشی قول میدم دیگه تکرار نشه 🥺🥺
ا.ت : باشه بیا بغلم عشقمم منم دلتنگت بودم🥺
شوگا اوت همو بغل کردن و ی بوسه عاشقانه داشتن.
شوگا : ام خب بیبی گرل حالا میدونی نوبت چیه😈
ا.ت : نوبت چیه؟
شوگا : ی تنبه سخت بعد ۳ ماه
ا.ت : اما شوگا آخه تو مدرسه
شوگا : نترس بیب کسی نیست رفت و در قفل کرد
و مو گزاشت رو میز روم خیمه زد...
پارت بعد اسمات.
۲۶.۷k
۱۲ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.