مرگ♡ عشق ♡زندگی
جیمین: کوکی اروم باش ببین من خودم به ات زنگ مزنم صبر کن
جیمین: الو
ات: شما
جیمین: منم جیمین یعنی شماره ی منم بلاک کردی مجبور شدم با شماره ی جدید زنگ بزنم
ات: اشتباه کردی چون الان اینم بلاک میکنم
جیمین: صبر کن ات کوکی مثل دیوونه ها شده هعی میگه ات کجاست من بدون ات میمیرم
ات: پس برو بهش بگو ات داره ازدواج میکنه
کوکی: غلط میکنی من اجازه نمیدم بهت که بری با کسی جز من ازدواج کنی تو مال منی ات مال من ( با گریه )
ات: فعلا که دیگه نیستم انقدرم به من زنگ نزنین من پس فردا نامزد میکنم و بجای ات باید بهم بگین خانم ات یا با فامیلی شوهرم بگی
کوک: شوهر تو من ات خواهش میکنم برگرد خواهش میکنم (با گریه و داد)
ات: خداحافظ
تهیونگ: کوکی راست گفت ات از حرص ش میرع ازدواج میکنه
جیهوپ : کوک ما نمیزاریم اون گفت پس فردا پس ما میتونی تا اون موقع پیداش کنیم
کوک: پیداش کنیم؟من خودم پیداش میکنم همیت الانم بلیط گرفتم واسه ی ایران با هواپیمای شخصی خودم کسی هم خبردار نمیشه مگر اینکع شما بگین
جیهوپ: ما نمیگیم چون باهات میایم
کوک: نهههعععععععععععع
تهیونگ: پس یکی رو انتخواب کن باهات بیاد
کوک: شوگا
همه با تعجب: شوگا
شوگا: اتفاقا من خیلی دوست دارم ایران و ببینم پس بزار من برم بالشت و پتوم و بردارم
کوک: نمیری وسایلتم بردار چون اونجا ممکنه بشناسنمون برای. خرید
شوگا: باش
فردا:
از زبون ات:
از اون موقع که کوک میگفت تو برای منی احساس متفاوتی داشتم همش نمیدونستم چمه
پسر خالم: به به عروس خانوم از خواب ناز بیدار شدن
ات: بس کن خودت هم خوب میدونی که من و تو به درد هم نمیخوریم و هردو عاشق یکی دیگه ایم
پسر خالم: واسه ی همین تورو گفتم که بعد ازدواج بریم خارج و طلاق. بگیریم و هرکی برع پیش عشق خودش
ات: تو عجب کلکی هستی
پسر خاله: اوهوم
جیمین: الو
ات: شما
جیمین: منم جیمین یعنی شماره ی منم بلاک کردی مجبور شدم با شماره ی جدید زنگ بزنم
ات: اشتباه کردی چون الان اینم بلاک میکنم
جیمین: صبر کن ات کوکی مثل دیوونه ها شده هعی میگه ات کجاست من بدون ات میمیرم
ات: پس برو بهش بگو ات داره ازدواج میکنه
کوکی: غلط میکنی من اجازه نمیدم بهت که بری با کسی جز من ازدواج کنی تو مال منی ات مال من ( با گریه )
ات: فعلا که دیگه نیستم انقدرم به من زنگ نزنین من پس فردا نامزد میکنم و بجای ات باید بهم بگین خانم ات یا با فامیلی شوهرم بگی
کوک: شوهر تو من ات خواهش میکنم برگرد خواهش میکنم (با گریه و داد)
ات: خداحافظ
تهیونگ: کوکی راست گفت ات از حرص ش میرع ازدواج میکنه
جیهوپ : کوک ما نمیزاریم اون گفت پس فردا پس ما میتونی تا اون موقع پیداش کنیم
کوک: پیداش کنیم؟من خودم پیداش میکنم همیت الانم بلیط گرفتم واسه ی ایران با هواپیمای شخصی خودم کسی هم خبردار نمیشه مگر اینکع شما بگین
جیهوپ: ما نمیگیم چون باهات میایم
کوک: نهههعععععععععععع
تهیونگ: پس یکی رو انتخواب کن باهات بیاد
کوک: شوگا
همه با تعجب: شوگا
شوگا: اتفاقا من خیلی دوست دارم ایران و ببینم پس بزار من برم بالشت و پتوم و بردارم
کوک: نمیری وسایلتم بردار چون اونجا ممکنه بشناسنمون برای. خرید
شوگا: باش
فردا:
از زبون ات:
از اون موقع که کوک میگفت تو برای منی احساس متفاوتی داشتم همش نمیدونستم چمه
پسر خالم: به به عروس خانوم از خواب ناز بیدار شدن
ات: بس کن خودت هم خوب میدونی که من و تو به درد هم نمیخوریم و هردو عاشق یکی دیگه ایم
پسر خالم: واسه ی همین تورو گفتم که بعد ازدواج بریم خارج و طلاق. بگیریم و هرکی برع پیش عشق خودش
ات: تو عجب کلکی هستی
پسر خاله: اوهوم
۴۸.۳k
۲۳ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.