تو یک سادیسمی
P4
+ چطور ممکنه منکه سیمکارتم رو شکستم باید فرار کنم
=همه جارو بگردی لازم باشه کل آدم های این جارو چک کنید
+توی اون جمعیت فرار یکم راحت بود پس سریع لابه لای مردم خواستم فرار کنم که دیدم حواسشون هست و تک به تک رو نگاه میکنن خواستم فرار کنم که خوردم به یه نفر
= داشتم دور ور رو نگاه میکردم که یکی از پیشت خورد بهم دیدم ات هست خواست فرار کنه سریع گرفتمش
+ ولم کن لطفا
= نه نه کوچولو شما هیجا نمیری امروز زیاد عصبیم کردی باید تنبیه بشی تا آدم شی
+ ولم کن خواهش میکنم
( دستم رو گرفت کشون کشون برد سمت ماشین منو سوار کرد و راه افتاد قبرم رو کندم )
+ ک …کوک من معذرت میخوام
= ….
+ کوک م…من میترسم ( کلمه اخر رو آروم کفت )
= از چی ( کمی داد )
+ از از تو اون لحظه که منو بردی سمت زیر زمین خیلی ترسیده بودم انگار خودت نبودی تازه قرصات رو نخورده بودی من ازت میترسم
= باید بترسی ( نیشخنده )
( رسیدن خونه )
+ رسیدم پیاده شد کشون کشون بردم سمت عمارت و بردم تو اتاق
و نشستن به کار های بدشون فکر کردن و باهم صحبت کردن 😅😐
این از این پارت
حمایت کنید
خدافظ 👋🏻
این داستان تخیلی است.
+ چطور ممکنه منکه سیمکارتم رو شکستم باید فرار کنم
=همه جارو بگردی لازم باشه کل آدم های این جارو چک کنید
+توی اون جمعیت فرار یکم راحت بود پس سریع لابه لای مردم خواستم فرار کنم که دیدم حواسشون هست و تک به تک رو نگاه میکنن خواستم فرار کنم که خوردم به یه نفر
= داشتم دور ور رو نگاه میکردم که یکی از پیشت خورد بهم دیدم ات هست خواست فرار کنه سریع گرفتمش
+ ولم کن لطفا
= نه نه کوچولو شما هیجا نمیری امروز زیاد عصبیم کردی باید تنبیه بشی تا آدم شی
+ ولم کن خواهش میکنم
( دستم رو گرفت کشون کشون برد سمت ماشین منو سوار کرد و راه افتاد قبرم رو کندم )
+ ک …کوک من معذرت میخوام
= ….
+ کوک م…من میترسم ( کلمه اخر رو آروم کفت )
= از چی ( کمی داد )
+ از از تو اون لحظه که منو بردی سمت زیر زمین خیلی ترسیده بودم انگار خودت نبودی تازه قرصات رو نخورده بودی من ازت میترسم
= باید بترسی ( نیشخنده )
( رسیدن خونه )
+ رسیدم پیاده شد کشون کشون بردم سمت عمارت و بردم تو اتاق
و نشستن به کار های بدشون فکر کردن و باهم صحبت کردن 😅😐
این از این پارت
حمایت کنید
خدافظ 👋🏻
این داستان تخیلی است.
۳.۶k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.