Psychic lover85🔞

Psychic lover85🔞
جی‌کی:خفه شو.
سونا:من باتو حرفی ندارم.جونگکوک
من میدونم که نمیتونی مقاومت کنی.
جی‌کی:بهتره با دخترونگیت خداحافظی کنی
سونا:چی نه وایسا
جی‌کی به سمت دختر هجوم برد و
با هم روی تخت افتادن.
سونا:تو رو خدا ولم کن خواهش میکنم(گریه)
جی‌کی:اگر قرار بود ولت کنم که
همون اول این کار رو میکردم.
جی‌کی شروع کرد به بوسـ. یدن سونا.سونا
هی تکون میخور تا جی‌کی ولش کنه.
جی‌کی‌ که اعصابش خورد شده بود تصمیم
گرفت که خشن پیش بره.هم جونگکوک
و جی‌کی علاقه ی زیادی به را.بطه ی
بی د.ی اس ام داشتن.یا همون ار.باب بر.ده ای….
جی‌کی یک سری وسایل با خودش آورده
بود که سونا نمیتونست حتی حدس
بزنه که اینا چی هستن.
(داخل گوگل بزنین بی د۰ی اس ام و برین مطلب راجبش بخونید و یا عکس ها و وسایلی
که راجب اینطور رابطه هاست ببینید.و اینکه من اسم همه وسیله ها رو بلد نیستم)
جی‌کی اول جفت دستای سونا رو به
تخت بست و بعد شروع کرد به
در اور.دن لبـ ـاس سونا.از گریه و تقلا های
سونا نگم.چون هرچی بگم نمیتونید
خوب بفهمید.جی‌کی رو پا.های سونا
نشست تا تکونشون نده.بعد از اینکار
شروع کرد به در اور.دن لبـ ـاس هاش.
البته همه رو با دستش جـ‌ ر داد چون
اون پسر الان مشتاق تر از این حرفاست.