درخواستی پنج پارتی پارتیه تایجو🔞 مثبته اگه خوشتون نمیاد ن
درخواستی پنج پارتی پارتیه تایجو🔞 مثبته اگه خوشتون نمیاد نخونینننن🔞🔞
(تایجو)
باز رفتم به رستوران سر بزنم در واقع میخواستم مانا رو ببینم نمیدونم چرا بهش حس دارم داره اعصابمو خورد میکنه
(از زبون مانا)
من تو یه رستوران کار میکردم و منشی بودم و رئیس تایجو بیشتر به من تا بقیه توجه میکرد یه جورایی دست راستش بودم خب کارم تموم شد بهتره برم خونه
تایجو: خسته نباشی مانا
مانا: ممنون رئیس شبتون بخیر
و از رستوران خارج شدم رفتم خونه ساعت 9 شب بود و من انقدر خسته بودم بدون اینکه لباسمو عوض کنم رو تخت خوابم برد
زینگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
یهو از خواب پاشدم ساعت 2 نصف شب بود گوشیو نگاه کردم رئیس تایجو بهم داره زنگ میزنه جواب دادم
مانا: سلام رئیس چیشده این موقع زنگ زدین
تایجو: ببخشید که از خواب بیدارت کردم میخواستم بگم یه ساعت دیگه میام دنبالت
مانا: چی....
رئیس قطع کرد هعی سریع رفتم یه دوش 5 دقیقه گرفتم با سشوار موهامو خشک کردن شونه کردم حالت دادم آرایش کردم لباس پوشیدم کفشمم پوشیدم به ساعت نگاه کردم ساعت سه بود رفتم بیرون تایجو بیرون وایساده بود به ماشین تکیه داده بود
مانا: سلام رئیس
تایجو: سلام مانا
در ماشینو برام باز خودش هم اومد داخل ماشین
مانا: چیشده این وقته.....
(تایجو)
باز رفتم به رستوران سر بزنم در واقع میخواستم مانا رو ببینم نمیدونم چرا بهش حس دارم داره اعصابمو خورد میکنه
(از زبون مانا)
من تو یه رستوران کار میکردم و منشی بودم و رئیس تایجو بیشتر به من تا بقیه توجه میکرد یه جورایی دست راستش بودم خب کارم تموم شد بهتره برم خونه
تایجو: خسته نباشی مانا
مانا: ممنون رئیس شبتون بخیر
و از رستوران خارج شدم رفتم خونه ساعت 9 شب بود و من انقدر خسته بودم بدون اینکه لباسمو عوض کنم رو تخت خوابم برد
زینگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
یهو از خواب پاشدم ساعت 2 نصف شب بود گوشیو نگاه کردم رئیس تایجو بهم داره زنگ میزنه جواب دادم
مانا: سلام رئیس چیشده این موقع زنگ زدین
تایجو: ببخشید که از خواب بیدارت کردم میخواستم بگم یه ساعت دیگه میام دنبالت
مانا: چی....
رئیس قطع کرد هعی سریع رفتم یه دوش 5 دقیقه گرفتم با سشوار موهامو خشک کردن شونه کردم حالت دادم آرایش کردم لباس پوشیدم کفشمم پوشیدم به ساعت نگاه کردم ساعت سه بود رفتم بیرون تایجو بیرون وایساده بود به ماشین تکیه داده بود
مانا: سلام رئیس
تایجو: سلام مانا
در ماشینو برام باز خودش هم اومد داخل ماشین
مانا: چیشده این وقته.....
۲.۶k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.