(تک پارتی)
غذا رو براش بردم توی اتاقش
خواب بود و آروم ملافه رو از صورت
بیرنگش کنار زدم.....
+برات غذا درست کردم(آرامش)
دستمو رو صورت گرمش گذاشتم و تبش رو چک کردم
+یونگا بازم تب داری
_من خوب میشم ،تو باید به فکر کارای خودت باشی
موهای لختش رو کنار زدم ....
بیا غذا بخور داره سرد میشه
_سوپ؟
+سوپ گوشت
_آاااهه(نفس عمیق)
بعد از چند قاشق مکث کرد....
+خوشت نیومده..؟
_نه من فقط اشتها ندارم
+حالا یکم بخور،فقط یک قاشق
قاشق رو برداشت و نزدیک به دهانش کرد که یک دفعه قاشق زمین افتاد و خودشم روی تخت افتاد
+یونگیییااااااا
+غش کردیی؟
پریدم رو تخت که یونگی دویید و رفت تو سالن
منم دنبالش دوییدم
+یااا من فک کردم مُردی
داشت میدویید که پاش گیر کرد مبل و پرتاپ شد
_آهههه
+چیشد
_چیزی نیست
+خوووون
دستش خراش برداشته بود
_این فقط یک قطرست
_چسب زخم کجاست؟
+بیا بریم تو اتاق
رفتیم تو اتاق و نشست روی تخت
و براش چسب زخم زدم .....
+فک نمیکردم انقد از غذام بدت بیاد
_مشکل اینه که سوپ غذانیست
(#سوپغذانیست)
+همین سوپ ترو سر پا کرد دیگه خودت کاراتو بکن...
داشتم از اتاق بیرون میرفتم که یونگی سرفه کرد
_(سرفه)
+خوبی؟
_آره خوبم
رفتم تو آشپزخونه و براش خوراک گوشت درست کردم ولی ساعت ۱۲ بود
+یونگی
_بله ( از زیر پتو)
+بلند شو
همین که خوراک گوشت رو دید خوابش از سرش پرید و شروع به خوردن کرد
_ممنونم چاگیی ،میدونی من واقعا گشتم بود....
+تو راست میگی سوپغذانیست
_بیا هیچ وقت بدون غذای دیگه ای درستش کنیم
+(قول انگشت کوچیکه)
(#سوپغدانیست) (#نهبهسوپ)
خواب بود و آروم ملافه رو از صورت
بیرنگش کنار زدم.....
+برات غذا درست کردم(آرامش)
دستمو رو صورت گرمش گذاشتم و تبش رو چک کردم
+یونگا بازم تب داری
_من خوب میشم ،تو باید به فکر کارای خودت باشی
موهای لختش رو کنار زدم ....
بیا غذا بخور داره سرد میشه
_سوپ؟
+سوپ گوشت
_آاااهه(نفس عمیق)
بعد از چند قاشق مکث کرد....
+خوشت نیومده..؟
_نه من فقط اشتها ندارم
+حالا یکم بخور،فقط یک قاشق
قاشق رو برداشت و نزدیک به دهانش کرد که یک دفعه قاشق زمین افتاد و خودشم روی تخت افتاد
+یونگیییااااااا
+غش کردیی؟
پریدم رو تخت که یونگی دویید و رفت تو سالن
منم دنبالش دوییدم
+یااا من فک کردم مُردی
داشت میدویید که پاش گیر کرد مبل و پرتاپ شد
_آهههه
+چیشد
_چیزی نیست
+خوووون
دستش خراش برداشته بود
_این فقط یک قطرست
_چسب زخم کجاست؟
+بیا بریم تو اتاق
رفتیم تو اتاق و نشست روی تخت
و براش چسب زخم زدم .....
+فک نمیکردم انقد از غذام بدت بیاد
_مشکل اینه که سوپ غذانیست
(#سوپغذانیست)
+همین سوپ ترو سر پا کرد دیگه خودت کاراتو بکن...
داشتم از اتاق بیرون میرفتم که یونگی سرفه کرد
_(سرفه)
+خوبی؟
_آره خوبم
رفتم تو آشپزخونه و براش خوراک گوشت درست کردم ولی ساعت ۱۲ بود
+یونگی
_بله ( از زیر پتو)
+بلند شو
همین که خوراک گوشت رو دید خوابش از سرش پرید و شروع به خوردن کرد
_ممنونم چاگیی ،میدونی من واقعا گشتم بود....
+تو راست میگی سوپغذانیست
_بیا هیچ وقت بدون غذای دیگه ای درستش کنیم
+(قول انگشت کوچیکه)
(#سوپغدانیست) (#نهبهسوپ)
۶.۱k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.