خون آشام من🖤🍷
خون آشام من🖤🍷
پارت۹
ات ویو
داشت حرف میزد که تعادلمو از دست دادم و افتادم تو بغلش شوکه شده بود ولی بعد دستشو گذاشت دور کمر خودمو از بغلش کشیدم بیرون که گفت
تهیونگ:خونت بوی خوبی میده منم خیلی تشنمه
سرشو نزدیک ات کرد و دندون های نیششو زد داخل ترقوه ات که ایندفعه ات بیهوش شد تهیونگ به یونا گفت که بیاد ببرتش
یونا:چرا انقد ازش خوردی
تهیونگ:خیلی زیاد حرف میزد سردرد گرفته بودم
یونا:این بهوش بیاد دیگه فردا تو نمی بینی
تهیونگ:آیگووووو
پرش زمانی به صبح
ات ویو
با سردرد بدی از خواب بلند شدم تازه یادم افتاد چیکار کرده با همون وضع پاشدم رفتم اتاق تهیونگ
در زدم بعد چند مین جونگ کوک در رو باز کرد جونگ کوک و زدم کنار و وارد اتاق شدم تهیونگ و دیدم رفتم سمتش و گفتم
ات:با اجازه کی از خونم خوردی
تهیونگ:خودم
ات:فقط یه باره دیگه اینکارو کنی
تهیونگ:اینکارو کنم چی
ات:زندت نمیذارم (ات دفاع شخصی میرفته)
تهیونگ:تو فسقلی
ات:میبینیم
تهیونگ:میبینیم
و ات رفت
نامجون:میدونی اگه مدیر بفهمه چی میشه
تهیونگ:چی میشه
جونگ کوک:خودت میدونی
تهیونگ:قرار نیست کسی بفهمه
ات ویو
خیلی دلم میخواست بزنمش ولی اگه به مدیر میگفت چی اخراج میشدم اخه قبلا هم اینکارو کرده بود
فلش بک
ات:این آخرین باره که میگم گوشیمو بده
تهیونگ :نشنیدم
ات یه کشیده محکم بهش زدم و گوشیمو گرفتم
بعد چند ساعت بهم گفتن که باید برم اتاق مدیر
مدیر:برای چی زدیش
ات:گوشیمو گرفته بود
مدیر:اگه یه بار دیگه اینکارو بکنی اخراج میشی چون قبلا هم اینکارو کرده بودی
ات:واقعا ممنون (با لحن تیکه انداختن)
پایان فلش بک
شرطا
لایک:۱۵
کامنت:۲۰
پارت۹
ات ویو
داشت حرف میزد که تعادلمو از دست دادم و افتادم تو بغلش شوکه شده بود ولی بعد دستشو گذاشت دور کمر خودمو از بغلش کشیدم بیرون که گفت
تهیونگ:خونت بوی خوبی میده منم خیلی تشنمه
سرشو نزدیک ات کرد و دندون های نیششو زد داخل ترقوه ات که ایندفعه ات بیهوش شد تهیونگ به یونا گفت که بیاد ببرتش
یونا:چرا انقد ازش خوردی
تهیونگ:خیلی زیاد حرف میزد سردرد گرفته بودم
یونا:این بهوش بیاد دیگه فردا تو نمی بینی
تهیونگ:آیگووووو
پرش زمانی به صبح
ات ویو
با سردرد بدی از خواب بلند شدم تازه یادم افتاد چیکار کرده با همون وضع پاشدم رفتم اتاق تهیونگ
در زدم بعد چند مین جونگ کوک در رو باز کرد جونگ کوک و زدم کنار و وارد اتاق شدم تهیونگ و دیدم رفتم سمتش و گفتم
ات:با اجازه کی از خونم خوردی
تهیونگ:خودم
ات:فقط یه باره دیگه اینکارو کنی
تهیونگ:اینکارو کنم چی
ات:زندت نمیذارم (ات دفاع شخصی میرفته)
تهیونگ:تو فسقلی
ات:میبینیم
تهیونگ:میبینیم
و ات رفت
نامجون:میدونی اگه مدیر بفهمه چی میشه
تهیونگ:چی میشه
جونگ کوک:خودت میدونی
تهیونگ:قرار نیست کسی بفهمه
ات ویو
خیلی دلم میخواست بزنمش ولی اگه به مدیر میگفت چی اخراج میشدم اخه قبلا هم اینکارو کرده بود
فلش بک
ات:این آخرین باره که میگم گوشیمو بده
تهیونگ :نشنیدم
ات یه کشیده محکم بهش زدم و گوشیمو گرفتم
بعد چند ساعت بهم گفتن که باید برم اتاق مدیر
مدیر:برای چی زدیش
ات:گوشیمو گرفته بود
مدیر:اگه یه بار دیگه اینکارو بکنی اخراج میشی چون قبلا هم اینکارو کرده بودی
ات:واقعا ممنون (با لحن تیکه انداختن)
پایان فلش بک
شرطا
لایک:۱۵
کامنت:۲۰
۷.۰k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.