سماریو سایه شب پارت ۶ (بخش دوم) The shadow of night
دوباره سلام بر شوما با ادامه بخش قبلی بدترین سناریو دنیا🥲
بریم بشروعیم=>
🎀_____________________________________🎀
مایکی : خببببب... *دوباره نفس عمیق *
مایکی : ما نمی تونیم یه دختر که بلد نیس چطور از خودش دفاع کنه رو بیاریم تو یه گنگ بزرگ 🙂
ا/ت:*در حال پردازش*
مایکی اندر ذهن : ییییییییااااااا خوووود دورایاکی اعظممممممممممممممممممممممم چیکار کردمممممممممممممممممم الان از من که هیچ از جد و آبادم متنفر میشههههههههههه چه گوهیییی بود کوفت کردممممممم چرا دست از ریدن بر نمی دارمممممم *همچنان قیافش = 🙂*
ا/ت: خب.. این عالیه🙂
مایکی : ودف 😶
ا/ت: چون من یه دختر که بلد نیس چطور از خودش دفاع کنه نیستم 🙂👍🏻
مایکی : ...
ا/ت دست تاکه میچی رو گرفت و از رو میز بلندش کرد *
مایکی همنچان: ودف 😑
ا/ت: می تونم نشونت بدم 😊
*و همون دستت تاکه میچی رو از بالا سرش می چرخوند و روکمرش چسبوند و با زانوش یه ضربهبهشمیزنهو اونو مینشونه رو زمین (جوری که صدای استخوانای تاکه شنیده شد)*
تاکه میچی: آییییییییییییییی
مایکی : 🤯
ا/ت: 😊
همچنان مایکی : 🤯
و بعد تاکه میچی رو ول کرد و تاکه رو زمین ولو شد *
بعدش لبخند دندون نمایی زد و انگشتشو گرفت سمت مایکی و گفت : سانو مانجیرو ! ... تو هنوزم بهم یه یونیفورم بدهکاری 😁
و بعدش کیفشو برداشت و رفت *
و باز هم همچنان مایکی : 🤯
🎀___________________________________🎀
خوب نشووود😭🎀
بیبخشید🥲
راستی به حرکت کاملا خود در آوردی ا/ت اصلا توجه نکنید !🥲
راستشو بخواید حرکت خودمه یه چند بار رو لات کلاس امتحان کردم بفهمه کت تن کیه🥲
ممنونم که خوندین =>
بریم بشروعیم=>
🎀_____________________________________🎀
مایکی : خببببب... *دوباره نفس عمیق *
مایکی : ما نمی تونیم یه دختر که بلد نیس چطور از خودش دفاع کنه رو بیاریم تو یه گنگ بزرگ 🙂
ا/ت:*در حال پردازش*
مایکی اندر ذهن : ییییییییااااااا خوووود دورایاکی اعظممممممممممممممممممممممم چیکار کردمممممممممممممممممم الان از من که هیچ از جد و آبادم متنفر میشههههههههههه چه گوهیییی بود کوفت کردممممممم چرا دست از ریدن بر نمی دارمممممم *همچنان قیافش = 🙂*
ا/ت: خب.. این عالیه🙂
مایکی : ودف 😶
ا/ت: چون من یه دختر که بلد نیس چطور از خودش دفاع کنه نیستم 🙂👍🏻
مایکی : ...
ا/ت دست تاکه میچی رو گرفت و از رو میز بلندش کرد *
مایکی همنچان: ودف 😑
ا/ت: می تونم نشونت بدم 😊
*و همون دستت تاکه میچی رو از بالا سرش می چرخوند و روکمرش چسبوند و با زانوش یه ضربهبهشمیزنهو اونو مینشونه رو زمین (جوری که صدای استخوانای تاکه شنیده شد)*
تاکه میچی: آییییییییییییییی
مایکی : 🤯
ا/ت: 😊
همچنان مایکی : 🤯
و بعد تاکه میچی رو ول کرد و تاکه رو زمین ولو شد *
بعدش لبخند دندون نمایی زد و انگشتشو گرفت سمت مایکی و گفت : سانو مانجیرو ! ... تو هنوزم بهم یه یونیفورم بدهکاری 😁
و بعدش کیفشو برداشت و رفت *
و باز هم همچنان مایکی : 🤯
🎀___________________________________🎀
خوب نشووود😭🎀
بیبخشید🥲
راستی به حرکت کاملا خود در آوردی ا/ت اصلا توجه نکنید !🥲
راستشو بخواید حرکت خودمه یه چند بار رو لات کلاس امتحان کردم بفهمه کت تن کیه🥲
ممنونم که خوندین =>
۲.۶k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.