ترک قلب من پارت ۶
از کافه رفتیم بیرون حالم گرفته بود.
ذهن ا.ت: کوک واقعا دوسم داره؟ من دوسش دارم ولی میترسم که این حس یه طرفه باشه!
ممکنه همین الان هم با مین هو باشه و فقط واسه این که قلب من نشکنه دارع عدا در میاره؟!
همین طور تو فکر بودم که متوجه دستی دور کمرم شدم و اون دست ها من رو به سمت عقب کشیدن روم رو برگردوندم که جونگ کوک رو دیدم
(علامت کوک_علامت ا.ت+)
_دختر تو حواست هست؟(داد)
+چته؟ چیه چرا حار شدی؟
_حالت خوبه؟ داشتی می افتادی تو آب رود خونه!(داااااد فراوان)
پشت سرم رو نگاه کردم دیدم رود خونست با ارتفاع فراوان.
بهش نگاه کردم ناراحت شدم حتی بابام هم سرم داد نزده بود اولین بار بود این جوری سرم داد زد بغضم گرفت ولی سر سین ثانیه بغضم شکست و مثل اشک بهاری اشک میریختم که اومد سمتم و بغلم کرد و چند بار زیر گوشم زمزمه کرد
_آروم باش بیب آروم من پیشتم.
کم کم آروم شدم و ولم کرد یه لبخند بهم زد بعد دستم رو گرفت تا بریم همون لحظه دخترا اومدن من رو کشیدن چند تا فحش بار کوک کردن(گه خوردن😡) بعد رفتیم با هم چند تا عکس گرفتیم قرار شد بریم به بهترین پاساژ پاریس و حسابی خرید کنیم .
یه پاساژ خوب پیدا کردیم و رفتیم توش یه لباس خیلی خوشگل دیدم با دخترا رفتیم راه میرفتم و یه لحظه وایسادم که اون ها هم وایستادن.
_بچه ها قشنگه؟
یونا : آره خیلیییی خوشگلهههه منم می خوااااااام.
همون لحظه پسرا اومدن هر کدوم یه چیزی در مورد لباس گفتن
نامی: این زیاااادی کوتاهه
هوپی: عشقم خیلی قشنگه همینو بگیر.
جین: عمرا من بذارم
ته ته :اگه از رو جنازه ی من رد بشی!
شوگا: لطفا زودتر انتخاب کنید از این لباس هم دورشید.
(و...)
میندهو:خفه شید همین خوبه ده تا رنگ هم داره هر کدوممون یه رنگ میگیریم
با کامت های قشنگتون انرژی بدین🌹🌹🌹❤️
و در مورد اون فیلمه که پست قبلیه دنیای ما انقدر بزرگ نیست مه اون ها رو خراب کنه💔
ذهن ا.ت: کوک واقعا دوسم داره؟ من دوسش دارم ولی میترسم که این حس یه طرفه باشه!
ممکنه همین الان هم با مین هو باشه و فقط واسه این که قلب من نشکنه دارع عدا در میاره؟!
همین طور تو فکر بودم که متوجه دستی دور کمرم شدم و اون دست ها من رو به سمت عقب کشیدن روم رو برگردوندم که جونگ کوک رو دیدم
(علامت کوک_علامت ا.ت+)
_دختر تو حواست هست؟(داد)
+چته؟ چیه چرا حار شدی؟
_حالت خوبه؟ داشتی می افتادی تو آب رود خونه!(داااااد فراوان)
پشت سرم رو نگاه کردم دیدم رود خونست با ارتفاع فراوان.
بهش نگاه کردم ناراحت شدم حتی بابام هم سرم داد نزده بود اولین بار بود این جوری سرم داد زد بغضم گرفت ولی سر سین ثانیه بغضم شکست و مثل اشک بهاری اشک میریختم که اومد سمتم و بغلم کرد و چند بار زیر گوشم زمزمه کرد
_آروم باش بیب آروم من پیشتم.
کم کم آروم شدم و ولم کرد یه لبخند بهم زد بعد دستم رو گرفت تا بریم همون لحظه دخترا اومدن من رو کشیدن چند تا فحش بار کوک کردن(گه خوردن😡) بعد رفتیم با هم چند تا عکس گرفتیم قرار شد بریم به بهترین پاساژ پاریس و حسابی خرید کنیم .
یه پاساژ خوب پیدا کردیم و رفتیم توش یه لباس خیلی خوشگل دیدم با دخترا رفتیم راه میرفتم و یه لحظه وایسادم که اون ها هم وایستادن.
_بچه ها قشنگه؟
یونا : آره خیلیییی خوشگلهههه منم می خوااااااام.
همون لحظه پسرا اومدن هر کدوم یه چیزی در مورد لباس گفتن
نامی: این زیاااادی کوتاهه
هوپی: عشقم خیلی قشنگه همینو بگیر.
جین: عمرا من بذارم
ته ته :اگه از رو جنازه ی من رد بشی!
شوگا: لطفا زودتر انتخاب کنید از این لباس هم دورشید.
(و...)
میندهو:خفه شید همین خوبه ده تا رنگ هم داره هر کدوممون یه رنگ میگیریم
با کامت های قشنگتون انرژی بدین🌹🌹🌹❤️
و در مورد اون فیلمه که پست قبلیه دنیای ما انقدر بزرگ نیست مه اون ها رو خراب کنه💔
۲.۷k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.