پارت ۶

+بب..خشید من....برای.....کار مزاحم شدم
÷اهاا بله من هم اینجا کار میکنم برید به اتاق رئیس
+چچشم
"اون....خیلی زیباست .....چی میگی احمق تو عاشق شدی؟؟ .....عمرا هنوز واسه ی اینا .......خیلی کوچیکی..........."

در زدن*
بفرمایید
+سلام
بله؟
+برای کار توی کافه مزاحمتون شدم
خب میتونین از فردا کار تون رو شروع کنین‌.....‌اول باید برین پیش آقای کیم تا بهتون کارو یاد بدن........ و ساعت کاریتونم ۶ عصر تا ۱۰ شبه حقوق هم فردا راجب بهش صحبت میکنیم
+آها ممنون (از اتاق اومد بیرون
"پس فامیل اون پسر کیم هس....... اون واقعا بی نقصه .......... پیاده میرفتم و رسیدم خونه "

*زنگ زدن
شوگا درو باز میکنه *
+سلام بابا
_سلام عزیزم نرفتی خونه‌ی مامانت؟
+عام ....نه خونه نبود
_آها.....گرسنت نیست؟
+نه فعلا بابا
_باشه
+بابا
_بله
+اگه که من برم یجا کار کنم اشکالی داره؟
_برای چی میخوایی بری؟
+حوصلم سر میره واسه همین میگم
_نه اشکالی نداره
+واقعا؟
_اره من دوست دارم دخترم روی پای خودش وایسه
+مرسی بابایی (گونشو بوسید
_خواهش میکنم دخترم
.............