ازت متنفرم
پارت 4
رفتیم و با چیزی که دیدیم خشکمون زد یه مرد کاملا سیاه داشت آت خفه میکرد
تهیونگ :داری چیکار میکنی(داد)
تا خواست بیاد طرف ما زود رفتم و یه لگد توی دهنش زدم که با اینکه کتک خورده بود بدون هیچ مکسی رفت بیرون از اتاق میخواستم برم دنبالش که
آت :ووولش کن (سرفه)
تهیونگ :چرا
آت :جز بابام کسی نیست که اونو بفرسته
تهیونگ :باشه
کوک :خوبی؟؟
آت :اوهوم مرسی که اومدین اگه نیومده بودین اون عوضی هه(بغض)
آت :بازم ممنون
جین:خواهش میکنم مطمئنی اون بابات ؟؟مگه میشه بابای آدم بچه خودشو بکشه ؟؟
آت :منم فکر میکردم شاید این بابام نیست ولی متاسفانه هست وقصد کشتن منو داره (خنده و بغض)
جیمین :اینجا برای تو امن نیست باید بریم
آت :عاا اره ولی اول بزارین یه هتل آماده کنم
شوکا :هتل نمیخواد
آت :چی؟؟اگه هتل نمی خواد من باید برم توی خیابون بخوایم؟؟
نامجون :تو چند روز میای پیش ما
آت :چی؟؟؟همین که بهم کمک کردین منو آوردین خیلی ممنونم دیگه این خیلی زیاده نه ممنون
کوک: چیو نه ممنون اگه بری هتل پیدات کنن چی اگه بکشنت ؟؟
آت :اون موقع منم رفتم جای ابجیم
تهیونگ :چی میگی میای پیش ما
آت :اون شرکت میخواد اگه خیلی اذیت بکنه میرم بهش شرکت میدم ممنون
تهیونگ:همین که گفتم اگه نمیای تا خودمون ببریمت
آت :نه نه باشه باشه ممنون بازم
کوک:دقت کردی خیلی تشکر میکنی؟؟
آت :اره ولی امروز یه طوری شدم من همیشه یه آدم عصبی بودم (خنده)
کوک:امروز رفتی رو ورژن کیوت بودن (خنده)
آت :نخیر (عصبی)
کوک:باشه چرا عصبی میشی
آت :خوب شما برین برای من لوکیشن بفرستین
تهیونگ :چرا؟؟
آت :من باید برم هتلی که دیشب بودم اونجا برای یه روز رزرو باید برم وسایلامو بردارم بعد برم شرکت
کوک:اگه بازم بیان سراغت چی ؟
آت :من عادت کردم فقط باید بیخیال باشم
کوک:اینجوری که نمیشه
آت :چرا میشه (لبخند)
تهیونگ :باشه ما میریم تو بیا
آت :باشه
اعضا :خدافظ
آت :خدافظ
رفتیم بیرون آت داشت آماده میشد
تهیونگ :شما برین من میام
کوک:کجا میری
تهیونگ : یکم کار دارم میام
جیمین:چه کاری ؟؟امروز که برنامه ای نداریم
تهیونگ :هیونگ میام دیگه
کوک:منم باهات میام
تهیونگ :نه
کوک:من میام چه تو بخوای چه تو نخوای
تهیونگ :باشه شما برین
اعضا :باشه خدافظ
نامجون :فقط
تهیونگ:چیه
نامجون:رفتی دنبال آت مواظب خودتم باش(خنده)
تهیونگ:من کی گفتم میخوام برم دنبال اون
جین:کوک تو باهاش باش ببینیم کجا میره
کوک:اوکیه
کوک:تهیونگ جونم چیکار داری بیا بریم کارتو انجام بده
تهیونگ :تو برو تاکسی بگیر من میام
کوک:فکرشم نکن
تهیونگ:کوک میبینی که اون دختر چقدر براش بیرون خطرناکه پس ما باید مواظبش باشیم
کوک:خوب پس از اول بگو دیگه (خنده)
تهیونگ:باشه باشه من میخوام مواظب اون باشم چون یه آرمی(عصبی)
کوک :باشه باشه خودمم میدونم چرا عصبی میشی
کوک:خداکنه در حد آرمی باشه (آروم و با خنده)
تهیونگ:میشنوم هااا
کوک:منکه چیزی نگفتم
تهیونگ :باشه حالا بیا بریم قایم بشیم آت مارو نبینه
کوک:اوکی
رفتیم قایم شدیم و آت اومد بیرون...
ممنون میشم حمایتم کنین و نظرتون بهم بگین ❤️
رفتیم و با چیزی که دیدیم خشکمون زد یه مرد کاملا سیاه داشت آت خفه میکرد
تهیونگ :داری چیکار میکنی(داد)
تا خواست بیاد طرف ما زود رفتم و یه لگد توی دهنش زدم که با اینکه کتک خورده بود بدون هیچ مکسی رفت بیرون از اتاق میخواستم برم دنبالش که
آت :ووولش کن (سرفه)
تهیونگ :چرا
آت :جز بابام کسی نیست که اونو بفرسته
تهیونگ :باشه
کوک :خوبی؟؟
آت :اوهوم مرسی که اومدین اگه نیومده بودین اون عوضی هه(بغض)
آت :بازم ممنون
جین:خواهش میکنم مطمئنی اون بابات ؟؟مگه میشه بابای آدم بچه خودشو بکشه ؟؟
آت :منم فکر میکردم شاید این بابام نیست ولی متاسفانه هست وقصد کشتن منو داره (خنده و بغض)
جیمین :اینجا برای تو امن نیست باید بریم
آت :عاا اره ولی اول بزارین یه هتل آماده کنم
شوکا :هتل نمیخواد
آت :چی؟؟اگه هتل نمی خواد من باید برم توی خیابون بخوایم؟؟
نامجون :تو چند روز میای پیش ما
آت :چی؟؟؟همین که بهم کمک کردین منو آوردین خیلی ممنونم دیگه این خیلی زیاده نه ممنون
کوک: چیو نه ممنون اگه بری هتل پیدات کنن چی اگه بکشنت ؟؟
آت :اون موقع منم رفتم جای ابجیم
تهیونگ :چی میگی میای پیش ما
آت :اون شرکت میخواد اگه خیلی اذیت بکنه میرم بهش شرکت میدم ممنون
تهیونگ:همین که گفتم اگه نمیای تا خودمون ببریمت
آت :نه نه باشه باشه ممنون بازم
کوک:دقت کردی خیلی تشکر میکنی؟؟
آت :اره ولی امروز یه طوری شدم من همیشه یه آدم عصبی بودم (خنده)
کوک:امروز رفتی رو ورژن کیوت بودن (خنده)
آت :نخیر (عصبی)
کوک:باشه چرا عصبی میشی
آت :خوب شما برین برای من لوکیشن بفرستین
تهیونگ :چرا؟؟
آت :من باید برم هتلی که دیشب بودم اونجا برای یه روز رزرو باید برم وسایلامو بردارم بعد برم شرکت
کوک:اگه بازم بیان سراغت چی ؟
آت :من عادت کردم فقط باید بیخیال باشم
کوک:اینجوری که نمیشه
آت :چرا میشه (لبخند)
تهیونگ :باشه ما میریم تو بیا
آت :باشه
اعضا :خدافظ
آت :خدافظ
رفتیم بیرون آت داشت آماده میشد
تهیونگ :شما برین من میام
کوک:کجا میری
تهیونگ : یکم کار دارم میام
جیمین:چه کاری ؟؟امروز که برنامه ای نداریم
تهیونگ :هیونگ میام دیگه
کوک:منم باهات میام
تهیونگ :نه
کوک:من میام چه تو بخوای چه تو نخوای
تهیونگ :باشه شما برین
اعضا :باشه خدافظ
نامجون :فقط
تهیونگ:چیه
نامجون:رفتی دنبال آت مواظب خودتم باش(خنده)
تهیونگ:من کی گفتم میخوام برم دنبال اون
جین:کوک تو باهاش باش ببینیم کجا میره
کوک:اوکیه
کوک:تهیونگ جونم چیکار داری بیا بریم کارتو انجام بده
تهیونگ :تو برو تاکسی بگیر من میام
کوک:فکرشم نکن
تهیونگ:کوک میبینی که اون دختر چقدر براش بیرون خطرناکه پس ما باید مواظبش باشیم
کوک:خوب پس از اول بگو دیگه (خنده)
تهیونگ:باشه باشه من میخوام مواظب اون باشم چون یه آرمی(عصبی)
کوک :باشه باشه خودمم میدونم چرا عصبی میشی
کوک:خداکنه در حد آرمی باشه (آروم و با خنده)
تهیونگ:میشنوم هااا
کوک:منکه چیزی نگفتم
تهیونگ :باشه حالا بیا بریم قایم بشیم آت مارو نبینه
کوک:اوکی
رفتیم قایم شدیم و آت اومد بیرون...
ممنون میشم حمایتم کنین و نظرتون بهم بگین ❤️
۴.۱k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.