"پارت۱۸"
"پارت۱۸"
هانسول:چرا این همه خشونت آروم باش...
ات پیش منه اگه میخوایی نجات پیدا کنه باید بیایی اینجا
جیمین:باشه،فقط کاری با ات نداشته باش
هانسول:...
جیمین:الو
هانسول:...
جیمین:الوووو
هانسول:...
جیمین:عوضی آشغال گوشیتو روی من قطع نه؟نشونت میدم(گوشیو پرت کردم زمین🗿🚬)
تهیونگ:من میتونم بیام کمکت ناسلامتی منم مافیامااا
جیمین:باشه بیا(عصبی🗿🚬)
یونگی:منم میتونم بیلم کمک راستشو بخوایین منم مافیام
تهیونگ و جیمین:تو هم بیا
یونگی:(لبخند خیلی آروم گوگولیه پیشی ایه ناناس که دل آدم غش میره براش🗿🚬)
(بزارین یه جوک این وسط بهتونم بگم
میدنین قاضی ماهی ها کجا زندگی میکنن؟
جاجرود🗿🚬)
جیمین:بلند شید بریم
تهمین:باشه
(از این به بعد اول اسم هارو مینویسم جز ات🗿⚰)
ج:بچه ها هنوز لکیشن رو نفرستاده چیکا کنیم
ت:نمدونم😐🚬
ی:بریم بستنی بخوریم
ت،ج:باش
رفتن بستی خوردن*
ت:خو حالا چیکا کنیم
ج،ی:نمدونم
در این مدت ات*
ات:جون شدت نکن
ه:ها چیه دردت گرفت؟عجیجم🗿🚬
ات:نکن(گریه)
ه:بکنم چیکا میکنی؟(ذهنتون اصن ته پاک بودنه🗿🚬)
ات ویو*
خدارو شکر بعد سه ساعت و نیم شلاقو گذاشت کنار(ها چیه چی توقع داشتی؟🗿🚶♀️)
وقتی میخواست بهم ت.ج.ا.و.ز کنه خدارو شکر جیمین درو باز کرد یه تیر زد دسط سرش و افتاد زمین
جیمین:ات عزیزم حالت خوبه؟
ات:آره خوبم
جیمین:چرا کبود و خونی ای؟
ات:ش..ش..شلاق...
جیمین:وایی نه
ات:ایرادی نداره بعد از اینکه گریه کردم دیگه نزد
جیمین:جدی؟نگو که اون...اون..اون.اون..عاشقت بوده
ات:یااااااااااااا(داد)
جیمین:خب کسی که عاشقته گریت رو ببینه اونکاری که داره میکنه رو انجام نمیده
ات:(گریه)
ج:یاا غلط کردم دیگه نمیگم
ات:(گریه ی بلند تر🗿🚶♀️)
ج:بهتره چیزی نگم
ات:(گریه ی بلند تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر 🗿🚬)
بیا پایین یه جوک دارم🗿🚬
پایین تر🗿👩🦯
میدونی به لباسی که جیب نداره چی میگن؟
نجیب🗿⚰✌🏻
شبتون بخییییییییییییررر🗿💋💖
هانسول:چرا این همه خشونت آروم باش...
ات پیش منه اگه میخوایی نجات پیدا کنه باید بیایی اینجا
جیمین:باشه،فقط کاری با ات نداشته باش
هانسول:...
جیمین:الو
هانسول:...
جیمین:الوووو
هانسول:...
جیمین:عوضی آشغال گوشیتو روی من قطع نه؟نشونت میدم(گوشیو پرت کردم زمین🗿🚬)
تهیونگ:من میتونم بیام کمکت ناسلامتی منم مافیامااا
جیمین:باشه بیا(عصبی🗿🚬)
یونگی:منم میتونم بیلم کمک راستشو بخوایین منم مافیام
تهیونگ و جیمین:تو هم بیا
یونگی:(لبخند خیلی آروم گوگولیه پیشی ایه ناناس که دل آدم غش میره براش🗿🚬)
(بزارین یه جوک این وسط بهتونم بگم
میدنین قاضی ماهی ها کجا زندگی میکنن؟
جاجرود🗿🚬)
جیمین:بلند شید بریم
تهمین:باشه
(از این به بعد اول اسم هارو مینویسم جز ات🗿⚰)
ج:بچه ها هنوز لکیشن رو نفرستاده چیکا کنیم
ت:نمدونم😐🚬
ی:بریم بستنی بخوریم
ت،ج:باش
رفتن بستی خوردن*
ت:خو حالا چیکا کنیم
ج،ی:نمدونم
در این مدت ات*
ات:جون شدت نکن
ه:ها چیه دردت گرفت؟عجیجم🗿🚬
ات:نکن(گریه)
ه:بکنم چیکا میکنی؟(ذهنتون اصن ته پاک بودنه🗿🚬)
ات ویو*
خدارو شکر بعد سه ساعت و نیم شلاقو گذاشت کنار(ها چیه چی توقع داشتی؟🗿🚶♀️)
وقتی میخواست بهم ت.ج.ا.و.ز کنه خدارو شکر جیمین درو باز کرد یه تیر زد دسط سرش و افتاد زمین
جیمین:ات عزیزم حالت خوبه؟
ات:آره خوبم
جیمین:چرا کبود و خونی ای؟
ات:ش..ش..شلاق...
جیمین:وایی نه
ات:ایرادی نداره بعد از اینکه گریه کردم دیگه نزد
جیمین:جدی؟نگو که اون...اون..اون.اون..عاشقت بوده
ات:یااااااااااااا(داد)
جیمین:خب کسی که عاشقته گریت رو ببینه اونکاری که داره میکنه رو انجام نمیده
ات:(گریه)
ج:یاا غلط کردم دیگه نمیگم
ات:(گریه ی بلند تر🗿🚶♀️)
ج:بهتره چیزی نگم
ات:(گریه ی بلند تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر 🗿🚬)
بیا پایین یه جوک دارم🗿🚬
پایین تر🗿👩🦯
میدونی به لباسی که جیب نداره چی میگن؟
نجیب🗿⚰✌🏻
شبتون بخییییییییییییررر🗿💋💖
۲.۸k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.