now post
part 10❄️
Cherry chocolate🍒🍫
مامان:حالا برو بالا استراحت کن
رفتم بالا و گوشیم رو روشن کردم و گوشیم پر شد از پیام های الکس
.کجا رفتی هرزه
.فکر کردی پیدات نمیکنم .پیدات میکنم و با همون پسره اتیشت میزنم
این دوتا پیام برای بعد فرارم بود رفتم پایین تر
.هانا ببخشید
.غلط کردم هانا
.هانا توروخدا زنگ بزن بهشون بگو دیگه از این غلطا نمیکنم
.بگو از خونم برن
. هانا اینا منو پیدا کنن میکشن جان هر کسی که دوست داری بگو برن
این پیاما هم برای ساعت ۶صبح بود
گیج شده بود چه خبر بود مگه چیکارش کردم من که خواب بودم
دراز کشیدم و همینطور که داشتم بهش فکر میکردم خوابم رفت
جیمین
هانارو رسوندم و رفتم پیش بچه ها که الکس رو گرفته بودن
جیمین:خب شنیدم زر مفت زدی
الکس با صورت خونی سرش رو اورد بالا
الکس: توروخدا بزار برم
داد زد
الکس:اصلا شماها کی هستید که این بلا ها رو سر من میارید عوضیاااااااا
جیمین:داد نزن انرژیت رو نگه دار،به دردت میخوره
الکس:ولم کنید برم عوضی تو که با من بودی
جیمین:نه دیگه نشد،تو مهم ترین فرد زندگی منو اذیت کردی و من از این نمیگذرم
الکس:هانا!؟
جیمین محکم مشت زد به صورتش
جیمین:اسمشو توی دهن کثیفت نیار عوضی
جیمین:توی اشغال، دنبالت نیومدم فکر میکردم ادم حسابی باشی،ولی از بقیه ادم های زندگی هانا عوضی تر و لجن تر بودی،اشتباه از خود من بود،مقصر تو نیستی.
الکس :چی میگی عوضی اون هرزه چیه که شده مهم ترینت
لایک و کامنت فراموش نشه ❄️
Cherry chocolate🍒🍫
مامان:حالا برو بالا استراحت کن
رفتم بالا و گوشیم رو روشن کردم و گوشیم پر شد از پیام های الکس
.کجا رفتی هرزه
.فکر کردی پیدات نمیکنم .پیدات میکنم و با همون پسره اتیشت میزنم
این دوتا پیام برای بعد فرارم بود رفتم پایین تر
.هانا ببخشید
.غلط کردم هانا
.هانا توروخدا زنگ بزن بهشون بگو دیگه از این غلطا نمیکنم
.بگو از خونم برن
. هانا اینا منو پیدا کنن میکشن جان هر کسی که دوست داری بگو برن
این پیاما هم برای ساعت ۶صبح بود
گیج شده بود چه خبر بود مگه چیکارش کردم من که خواب بودم
دراز کشیدم و همینطور که داشتم بهش فکر میکردم خوابم رفت
جیمین
هانارو رسوندم و رفتم پیش بچه ها که الکس رو گرفته بودن
جیمین:خب شنیدم زر مفت زدی
الکس با صورت خونی سرش رو اورد بالا
الکس: توروخدا بزار برم
داد زد
الکس:اصلا شماها کی هستید که این بلا ها رو سر من میارید عوضیاااااااا
جیمین:داد نزن انرژیت رو نگه دار،به دردت میخوره
الکس:ولم کنید برم عوضی تو که با من بودی
جیمین:نه دیگه نشد،تو مهم ترین فرد زندگی منو اذیت کردی و من از این نمیگذرم
الکس:هانا!؟
جیمین محکم مشت زد به صورتش
جیمین:اسمشو توی دهن کثیفت نیار عوضی
جیمین:توی اشغال، دنبالت نیومدم فکر میکردم ادم حسابی باشی،ولی از بقیه ادم های زندگی هانا عوضی تر و لجن تر بودی،اشتباه از خود من بود،مقصر تو نیستی.
الکس :چی میگی عوضی اون هرزه چیه که شده مهم ترینت
لایک و کامنت فراموش نشه ❄️
۴۶۶
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.