عشق تاریک پارت ۱۴
کوک : آماده این اوو امد لامپ هارو خاموش کنین
۱/ت : هی کوک چرا لامپ هارو خاموش کردی بیا کمکم هی با تو کجای
کوک : تولدت مبارک ملک کوچولو
۱/ت: واااااااییییییی مرسی داداشی پریدم بغلش گونشو بوسیدم تو بهتر داداش دنیا هستی
کوک : ملک کوچولو تولدت مبارک
کوک گذاشتم پایین با همه سلام کردم همه تبریک گفتن
کوک کنار گوشم زم زمه کرد : برات داخل اتاق ی لباس گذاشتم امیدوارم خوشت بیاد برو بپوشش
۱/ت : اووووو مرسی اوپا
کوک ی چشمک زد
۱/ت : رفتم داخل اتاق ی لباس با ی کفش گذاشته بود
۱/ت : وای چه سلیقه خوبی داره اما خیلی بازه همه مهمونا پسرن خب بعضی هاشون دوست دختراشونم اوردن مهم نیست .لباس پوشیدم ی رژ قرمز
خب رفتم پایین
کوک : وای چقدر قشنگ شدی البته قشنگ بودی
۱/ت : مرسی سلیقت عالیه اوپا
کوک : خوشحالم که خوشت اومد
کوک : خب بیا تا بریم پیش مهمونا
۱/ت : باشه
کوک : سلام بچه ها ایشون ملک کوچولو هستن خواهر کوچیکم
دوست های کوک : جیمین ، بکهیون ،نامجون،جیهوپ
جیمین دستمو گرفت و بوسیدش
راستش از اون کار خوشم نیومد سرمو دور دادم دیدم ته هم آمده برای اینکه لجشو در بیارم لبخند زدم
جمین دستمو بوسید گفت : تولدتون مبارک ملکه زیبا
۱/ت لبخند زدم : ممنون
خب دیگه رفتیم پیش همه نوبت ته بود
۱/ت با لبخند: چرا اونو دعوت کردی
کوک : اونم یکی از دوستامونه درسته
۱/ت : خب نمی خوام تولدم خراب شه ولش کن
کوک : هوم
رفتیم پیش ته
کوک : سلام ته خوبی
ته : ممنون
کوک : خب ایشون ملک کوچولو هستن خواهر کوچیکم
ته : خوشبختم ملکه کوچولو
ته خواست حرکت جیمینو تکرار کنه اما دستمو کشیدم
۱/ت : خوشبختم آقای کیم تهیونگ
ته : تولدتون مبارک
۱/ت : ممنون لطف کردین اومدین
ته : کاری نکردم امیدوارم از کادوی که براتون خریدم خوشتون بیاد
۱/ت : حتما ببخشید ما باید پیش بقیه مهمونا هم بریم
ته : خواهش میکنم
۱/ت دست کوک گرفتم رفتم پیش گروه جیمین با بقیه میدونستم اعصبانی میشه برای همین رفتم کنار جیمین نشستم
جمین دستش و گذاشت دور کمرم باهم میگفتیم مو می خندیدیم نگاهم به ته خورد با اخمی که بهم کرده بود اهمیت ندادم
ذهن ته ******
چرا رفته پیش اون پسره نشسته نه به اون لباس کوتاه و بازش حالا پسره دستش و گذاشته دور کمرش نمیتونم تحمل کنم
ته آروم باش نباید شب تولدشو خراب کنی خوب میدونم باید چکار کنم از لج من اون کار هارو میکنه باشه منم میدونم چکار کنم
پایاامیدوارم دوس داشته باشید نظرتون کامنت کنید بوس بوس بای 👋💜
۱/ت : هی کوک چرا لامپ هارو خاموش کردی بیا کمکم هی با تو کجای
کوک : تولدت مبارک ملک کوچولو
۱/ت: واااااااییییییی مرسی داداشی پریدم بغلش گونشو بوسیدم تو بهتر داداش دنیا هستی
کوک : ملک کوچولو تولدت مبارک
کوک گذاشتم پایین با همه سلام کردم همه تبریک گفتن
کوک کنار گوشم زم زمه کرد : برات داخل اتاق ی لباس گذاشتم امیدوارم خوشت بیاد برو بپوشش
۱/ت : اووووو مرسی اوپا
کوک ی چشمک زد
۱/ت : رفتم داخل اتاق ی لباس با ی کفش گذاشته بود
۱/ت : وای چه سلیقه خوبی داره اما خیلی بازه همه مهمونا پسرن خب بعضی هاشون دوست دختراشونم اوردن مهم نیست .لباس پوشیدم ی رژ قرمز
خب رفتم پایین
کوک : وای چقدر قشنگ شدی البته قشنگ بودی
۱/ت : مرسی سلیقت عالیه اوپا
کوک : خوشحالم که خوشت اومد
کوک : خب بیا تا بریم پیش مهمونا
۱/ت : باشه
کوک : سلام بچه ها ایشون ملک کوچولو هستن خواهر کوچیکم
دوست های کوک : جیمین ، بکهیون ،نامجون،جیهوپ
جیمین دستمو گرفت و بوسیدش
راستش از اون کار خوشم نیومد سرمو دور دادم دیدم ته هم آمده برای اینکه لجشو در بیارم لبخند زدم
جمین دستمو بوسید گفت : تولدتون مبارک ملکه زیبا
۱/ت لبخند زدم : ممنون
خب دیگه رفتیم پیش همه نوبت ته بود
۱/ت با لبخند: چرا اونو دعوت کردی
کوک : اونم یکی از دوستامونه درسته
۱/ت : خب نمی خوام تولدم خراب شه ولش کن
کوک : هوم
رفتیم پیش ته
کوک : سلام ته خوبی
ته : ممنون
کوک : خب ایشون ملک کوچولو هستن خواهر کوچیکم
ته : خوشبختم ملکه کوچولو
ته خواست حرکت جیمینو تکرار کنه اما دستمو کشیدم
۱/ت : خوشبختم آقای کیم تهیونگ
ته : تولدتون مبارک
۱/ت : ممنون لطف کردین اومدین
ته : کاری نکردم امیدوارم از کادوی که براتون خریدم خوشتون بیاد
۱/ت : حتما ببخشید ما باید پیش بقیه مهمونا هم بریم
ته : خواهش میکنم
۱/ت دست کوک گرفتم رفتم پیش گروه جیمین با بقیه میدونستم اعصبانی میشه برای همین رفتم کنار جیمین نشستم
جمین دستش و گذاشت دور کمرم باهم میگفتیم مو می خندیدیم نگاهم به ته خورد با اخمی که بهم کرده بود اهمیت ندادم
ذهن ته ******
چرا رفته پیش اون پسره نشسته نه به اون لباس کوتاه و بازش حالا پسره دستش و گذاشته دور کمرش نمیتونم تحمل کنم
ته آروم باش نباید شب تولدشو خراب کنی خوب میدونم باید چکار کنم از لج من اون کار هارو میکنه باشه منم میدونم چکار کنم
پایاامیدوارم دوس داشته باشید نظرتون کامنت کنید بوس بوس بای 👋💜
۳۲.۵k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.