۲۹ مهر تصویب قرارداد با کنسرسیوم نفت
۲۹ مهر ۱۳۳۳ "۲۱ اکتبر ۱۹۵۴" مجلس، قرارداد نفت با كنسرسيوم "شرکتهای بزرگ نفتی غرب" را تنها با پنج رای مخالف تصويب كرد و همه تلاشهای ملت ايران در دوران حكومت دكتر مصدق و تحمل تحريم اقتصادی چندساله را برباد داد. در سنا نيز عده مخالفان بسيار كم بود. سناتور لسانی كه در زمينه مسئله نفت كتابی نوشته است گفته بود:
"به سود ايران و ايرانيان بود، اگر نفت نمیداشتند؛ آنگاه ملت كارآمد، فساد اقتصادی در حداقل، دمكراسی برقرار و ايران بركنار از اصطكاك منافع قدرتها و بازیهای آنها بود و کشور روی پای خود میايستاد و آسان نفس میكشيد و چون ثروت بادآوردهای هم در كار نبود؛ كسی جز دوستداران خدمت بهملت داوطلب مقام دولتی نمیشد و جرایم دولتی هم كمتر اتفاق میافتاد."
وی در تابستان ۱۳۵۵ در کلاس آموزش روزنامهنگاری موسسه اطلاعات، از این تز خود دفاع کرد و گفت دولت باید برای ادامه بقاء خود بهلطف مردم و مالیات آنها نظر داشته باشد [نه، نفت] و مالیات وقتی بیشتر خواهد شد که درآمد مردم و تولیدات کشور بیشتر شود و لذا دولت همه تلاش خود را در این راه بکار خواهد انداخت و بنابراین، میان مردم و دولت دوستی و سازش برقرار خواهد بود و واضح است دولتی که درآمد بادآورده از قبیل نفت خام داشته باشد، نیاز به حمایت مردم و لطف آنان نخواهد داشت. از وی سئوال شد که اگر ایران نفت نداشته باشد، میشود افغانستان فقیر. افغانستان بخش شرقی ایران بود که برخی از اندیشمندان و ادیبان ایران از آن دیار برخاستهاند. لسانی پاسخ داد: "فقر افغانستان نتیجه فرهنگ قبیلهای و کم سوادی است. ناآرامیهایی که در شرق و جنوب شرقی آن سرزمین مشاهده میشود، محصول تقسیم قبیله بزرگ پشتونهاست که سیاست لندن با کشیدن خط مرزی «دوراند = دورَند» آنهارا از هم جدا و میان دو کشور تقسیم کرد و این دو کشور [پاکستان و افغانستان] تا این خط به همین صورت باقی باشد، آرامش نخواهند داشت. پشتون ها باید زیر یک پرچم آورده شوند."
۲۹ مهر تصویب قرارداد با کنسرسیوم نفت
۲۹ مهر ۱۳۳۳ "۲۱ اکتبر ۱۹۵۴" مجلس، قرارداد نفت با كنسرسيوم "شرکتهای بزرگ نفتی غرب" را تنها با پنج رای مخالف تصويب كرد و همه تلاشهای ملت ايران در دوران حكومت دكتر مصدق و تحمل تحريم اقتصادی چندساله را برباد داد. در سنا نيز عده مخالفان بسيار كم بود. سناتور لسانی كه در زمينه مسئله نفت كتابی نوشته است گفته بود:
"به سود ايران و ايرانيان بود، اگر نفت نمیداشتند؛ آنگاه ملت كارآمد، فساد اقتصادی در حداقل، دمكراسی برقرار و ايران بركنار از اصطكاك منافع قدرتها و بازیهای آنها بود و کشور روی پای خود میايستاد و آسان نفس میكشيد و چون ثروت بادآوردهای هم در كار نبود؛ كسی جز دوستداران خدمت بهملت داوطلب مقام دولتی نمیشد و جرایم دولتی هم كمتر اتفاق میافتاد."
وی در تابستان ۱۳۵۵ در کلاس آموزش روزنامهنگاری موسسه اطلاعات، از این تز خود دفاع کرد و گفت دولت باید برای ادامه بقاء خود بهلطف مردم و مالیات آنها نظر داشته باشد [نه، نفت] و مالیات وقتی بیشتر خواهد شد که درآمد مردم و تولیدات کشور بیشتر شود و لذا دولت همه تلاش خود را در این راه بکار خواهد انداخت و بنابراین، میان مردم و دولت دوستی و سازش برقرار خواهد بود و واضح است دولتی که درآمد بادآورده از قبیل نفت خام داشته باشد، نیاز به حمایت مردم و لطف آنان نخواهد داشت. از وی سئوال شد که اگر ایران نفت نداشته باشد، میشود افغانستان فقیر. افغانستان بخش شرقی ایران بود که برخی از اندیشمندان و ادیبان ایران از آن دیار برخاستهاند. لسانی پاسخ داد: "فقر افغانستان نتیجه فرهنگ قبیلهای و کم سوادی است. ناآرامیهایی که در شرق و جنوب شرقی آن سرزمین مشاهده میشود، محصول تقسیم قبیله بزرگ پشتونهاست که سیاست لندن با کشیدن خط مرزی «دوراند = دورَند» آنهارا از هم جدا و میان دو کشور تقسیم کرد و این دو کشور [پاکستان و افغانستان] تا این خط به همین صورت باقی باشد، آرامش نخواهند داشت. پشتون ها باید زیر یک پرچم آورده شوند."
۸۳۴
۲۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.