ازدواج اجباری
ازدواج اجباری
۷
که بادیدن صورت عصبی فلیکس مواجه شدم خواستم فرار کنم که دستمو گرفت کشید طرف خودش و کمرمو سفت گرفت
ا_ت: ولک کن هق ولم کن(گریه داد)
با مشت به سینه ش میزدم تا ولم کنه اما اون خیلی منو سفت گرفته بود
فلیکس: خفه شو
بعد منو همنطوری برد طرف ماشین منو پرت کرد تو ماشین درو بست
و خودم امد تا رانندگی کنه تو دعا دعا میکردم که نرسیم خونه چون یع جورای هم ازش میترسیدم هم بدم نیومد
اما دیدم واریم میرسیم به خونه دستمو به شیشه هاا ماشین میزدم و در خاست کمک میکردم
فلیکس: الکی واد تزن کسی صداتو نمیشنوه
به هق هق کردن افتادم که بعد از چند مین رسیدیم خونع پیاده شد و منو از توی ماشین اورد بیرون بردم تو خونه
ویو فلیکس
بعد از اینکه ت رفت خوابید من تنم شد و رفتم اشپر خونع تا اب بخورم وقتی داشتم اب میخوردم یه صدایی امد وایسادم تا ببینم چیه که دیدم ا_ته بدوبدو از خونه زد بیرون منم سریع سویچ ماشینو ور داشتم و با ماشین به دنبالش رفتم رو یابو وصل کردم چون من به همه ی لباسای ا_ت رد یاب وصل کردم تا گم شد بتونم پیداش کنم
رد یاب گفت توی یه کوچس پس از ماشین پیاده شدم و رفتم به سمت اون کوچه و از پشت به ا_ت رسیدم(وداستانی مه بهتون گفتم)
۷
که بادیدن صورت عصبی فلیکس مواجه شدم خواستم فرار کنم که دستمو گرفت کشید طرف خودش و کمرمو سفت گرفت
ا_ت: ولک کن هق ولم کن(گریه داد)
با مشت به سینه ش میزدم تا ولم کنه اما اون خیلی منو سفت گرفته بود
فلیکس: خفه شو
بعد منو همنطوری برد طرف ماشین منو پرت کرد تو ماشین درو بست
و خودم امد تا رانندگی کنه تو دعا دعا میکردم که نرسیم خونه چون یع جورای هم ازش میترسیدم هم بدم نیومد
اما دیدم واریم میرسیم به خونه دستمو به شیشه هاا ماشین میزدم و در خاست کمک میکردم
فلیکس: الکی واد تزن کسی صداتو نمیشنوه
به هق هق کردن افتادم که بعد از چند مین رسیدیم خونع پیاده شد و منو از توی ماشین اورد بیرون بردم تو خونه
ویو فلیکس
بعد از اینکه ت رفت خوابید من تنم شد و رفتم اشپر خونع تا اب بخورم وقتی داشتم اب میخوردم یه صدایی امد وایسادم تا ببینم چیه که دیدم ا_ته بدوبدو از خونه زد بیرون منم سریع سویچ ماشینو ور داشتم و با ماشین به دنبالش رفتم رو یابو وصل کردم چون من به همه ی لباسای ا_ت رد یاب وصل کردم تا گم شد بتونم پیداش کنم
رد یاب گفت توی یه کوچس پس از ماشین پیاده شدم و رفتم به سمت اون کوچه و از پشت به ا_ت رسیدم(وداستانی مه بهتون گفتم)
۸.۷k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.