آهنگ قلب من 🎼 ●Part 8●
نابی: میشه ازت یه سوال بپرسم؟
شوگا: اوهوم
نابی: چرا از چریونگ شی جدا شدی؟
شوگا به من نگاهی انداخت و بعد سرشو انداخت پایین
شوگا: چون درحال سکس با یه پسر دیگه دیدمش
نابی: چی؟!
شوگا: منو چریونگ وقتی ۱۹ ساله بودیم باهم شروع به قرار گذاشتن کردیم و عاشق هم بودیم ولی وقتی سه سال گذشت دقیقا توی روز تولدم وقتی رفتم خونه مشترکمون صدای ناله شنیدم و رفتم داخل اتاق دیدم که چریونگ داره با دوست صمیمی من سکس میکنه وقتیم که متوجه من شد بلند شد اومد دنبالم و همش میگفت که مست بوده و هیچی نفهمیده ولی خداروشکر من انقدر احمق نبودم که تشخیص ندم اون بوی هیچ الکلی نمیده و از منم هوشیار تره
نابی: واقعا متاسفم نمیخواستم ناراحتت کنم
شوگا: نترس ناراحت نشدم
سرمو انداختم پایین و از سوال نابجایی که پرسیدم ناراحت بودم
شوگا: یااا من گفتم ناراحت نشدم چرا بغض کردی
نابی: آخه دوست ندارم کسی رو ناراحت کنم
شوگا: خیر من چی گفتم؟
نابی: گفتی ناراحت نشدی
شوگا: خب پس از این حالت در بیا چون احساس بدی بهم دست میده
نابی: باشه
شوگا: تو دوست پسر نداری؟
نابی: نه بابا دوست پسر چی من تنها ارتباطی که با پسرا داشتم دست دادن بوده اونم برای سلام و خداحافظی دوست پسرم کجا بوده
شوگا: یعنی میخوای بگی تا حالا کیس نداشتی؟!
نابی: من میگم فقط دست دادم بعد تو میگی کیس من حتا یه پسرو بغلم نکردم
شوگا: کم تر دختری مثل تو پیدا میشه
نابی: خب راستش دوست دارم همه اولین هامو با عشقم تجربه کنم
شوگا: فکر کنم تو خیلی دختر رمانتیکی هستی
نابی: آره خب ولی تو از کجا تشخیص دادی؟
شوگا: از لیریک هایی که میگی و از حرفایی که درباره عشق آیندت همین الان گفتی حدس زدم
لبخندی بخاطر دقتش زدم
نابی: تو تا حالا عشق واقعی رو تجربه کردی؟
شوگا: فکر کنم آره
نابی: پس خوشبحالت
شوگا لبخندی به نابی زد از نظر اون نابی دختر خیلی جالبی بود
شوگا: امیدوارم توام به عشقت برسی
نابی: ممنون
همون موقع در زده شد و غذاها رو آوردن و ما شروع به خوردن کردیم
شوگا: باورم نمیشه چجوری میخوای با سالاد سیر بشی
نابی: میبینی حالا
شروع به خوردن کردیم و بعد از تموم شدن غذا برگشتیم به استودیو و به ادامه کارمون رسیدیم
کپی ممنوع ❌
شوگا: اوهوم
نابی: چرا از چریونگ شی جدا شدی؟
شوگا به من نگاهی انداخت و بعد سرشو انداخت پایین
شوگا: چون درحال سکس با یه پسر دیگه دیدمش
نابی: چی؟!
شوگا: منو چریونگ وقتی ۱۹ ساله بودیم باهم شروع به قرار گذاشتن کردیم و عاشق هم بودیم ولی وقتی سه سال گذشت دقیقا توی روز تولدم وقتی رفتم خونه مشترکمون صدای ناله شنیدم و رفتم داخل اتاق دیدم که چریونگ داره با دوست صمیمی من سکس میکنه وقتیم که متوجه من شد بلند شد اومد دنبالم و همش میگفت که مست بوده و هیچی نفهمیده ولی خداروشکر من انقدر احمق نبودم که تشخیص ندم اون بوی هیچ الکلی نمیده و از منم هوشیار تره
نابی: واقعا متاسفم نمیخواستم ناراحتت کنم
شوگا: نترس ناراحت نشدم
سرمو انداختم پایین و از سوال نابجایی که پرسیدم ناراحت بودم
شوگا: یااا من گفتم ناراحت نشدم چرا بغض کردی
نابی: آخه دوست ندارم کسی رو ناراحت کنم
شوگا: خیر من چی گفتم؟
نابی: گفتی ناراحت نشدی
شوگا: خب پس از این حالت در بیا چون احساس بدی بهم دست میده
نابی: باشه
شوگا: تو دوست پسر نداری؟
نابی: نه بابا دوست پسر چی من تنها ارتباطی که با پسرا داشتم دست دادن بوده اونم برای سلام و خداحافظی دوست پسرم کجا بوده
شوگا: یعنی میخوای بگی تا حالا کیس نداشتی؟!
نابی: من میگم فقط دست دادم بعد تو میگی کیس من حتا یه پسرو بغلم نکردم
شوگا: کم تر دختری مثل تو پیدا میشه
نابی: خب راستش دوست دارم همه اولین هامو با عشقم تجربه کنم
شوگا: فکر کنم تو خیلی دختر رمانتیکی هستی
نابی: آره خب ولی تو از کجا تشخیص دادی؟
شوگا: از لیریک هایی که میگی و از حرفایی که درباره عشق آیندت همین الان گفتی حدس زدم
لبخندی بخاطر دقتش زدم
نابی: تو تا حالا عشق واقعی رو تجربه کردی؟
شوگا: فکر کنم آره
نابی: پس خوشبحالت
شوگا لبخندی به نابی زد از نظر اون نابی دختر خیلی جالبی بود
شوگا: امیدوارم توام به عشقت برسی
نابی: ممنون
همون موقع در زده شد و غذاها رو آوردن و ما شروع به خوردن کردیم
شوگا: باورم نمیشه چجوری میخوای با سالاد سیر بشی
نابی: میبینی حالا
شروع به خوردن کردیم و بعد از تموم شدن غذا برگشتیم به استودیو و به ادامه کارمون رسیدیم
کپی ممنوع ❌
۶۴.۰k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.