🔴 پیشینه و آینده «شادپیروز» جداشده از ایرانزمین
🔴 پیشینه و آینده «شادپیروز» جداشده از #ایرانزمین
میرمهرداد میرسنجری*
بهرغم تبلیغ ادعاهای دروغین انیرانیان، وضعیت تاریخی- همبودگاهی کردهای ساکن ایران بههیچروی نباید با #کردها در سه کشور دیگر در یک قیاس قرار گیرد چراکه هموندی چندهزارساله کردها در بستر تمدن #آریایی، شاکله سترگ تاریخی، فرهنگی، نژادی و زبانی را شکل داده که فجایع عظیم تاریخی همچون تازش اسکندر و رومیان و #جنگ_چالدران و سپس ستمهای عثمانی و ترکیه و رژیم بعثی ایراک و... هم نتوانسته ریشههای این پیوند را از هم بگسلد.
براساس اسناد تاریخی، کردستان از سال ٦١٢ پیش از میلاد تا سده ١٥ پس از میلاد، یعنی چیزی در حدود دوهزار سال، بخشی جدانشدنی از ایران بزرگ فرهنگی بودهاند.
یکی از قدیمیترین اخباری که درباره کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگلی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، گیتاشناس و کهننگار یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی (٤٠١-٤٠٠ پیش از میلاد مسیح) با یونانیان باستان [در منطقه اربلا (اربیل یا هولر امروزی)] شرح میدهد که منجر به شکست ارتش ١٠هزارنفره یونان شد.
در زمان #ساسانیان، ایراک(عراق) امروزی به نام بخشی از ایران بزرگ به نام سرزمین «سورستان» یا «دل ایرانشهر» نامیده میشد که این سرزمین، به دوازده استان و ۶۰ تسو (شهرستان) بخش شده بود که سرزمین امروزی کردستان عراق در استان «شادپیروز» ایران قرار داشت و اپاخترباختری(شمالغربی) کردستان ایراک هم استان «بالا» نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان #شادپیروز (#کردستان_عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا (اربیل یا هولیر امروزی)، گرمیان (کرکوک امروزی) و آشب (عمادیه امروزی).
پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی مینویسد: «کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند...» و زبان کردی بهعنوان یکی از کهنترین گویشهای #ایران_باستان شناخته شده است. هویت قوم #کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده است. جنگ چالدران در ١٥١٤ میلادی (٥٠٣ سال پیش)، پیوندهای هزارانساله دوسوم کردستان را با سرزمین نیاکانی، یعنی ایران، قطع کرد. در این نبرد، ارتش ایران با کمتر از ٢٧هزار نفر در برابر ارتش ١٢٠هزار نفره عثمانی که به توپخانه و سلاحهای آتشین مجهز بودند، قهرمانانه مقاومت کرد و شکست خورد و اینگونه، بخشهای وسیعی از ٢٠ امارت کردنشین (که دوسوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل میدادند)، بهویژه حاکمنشین بدلیس، در قلمرو عثمانی قرار گرفت. البته بعدها شاهعباس کبیر و نادرشاه افشار توانستند بخشهایی از این سرزمینها را به مام میهن بازگردانند، ولی بیکفایتی پادشاهان قاجار بهویژه فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار و دسایس استعمار انگلیس و روسیه سبب شد بخشهای وسیعی از کردستانات و میانرودان (ازجمله؛ کربلا، نجف و بغداد) مجددا از قلمرو ایران جدا شده و به عثمانی ملحق شوند.
آنچه در همهپرسی زودآمد (قریبالوقوع) استقلال شادپیروز (اقلیم کردستان) باید مورد توجه قرارگیرد این است که همهپرسی یعنی پرسش از شهروندان یک کشور برای تصمیمگیری درباره یک موضوع مهم. نخستین شرط شرکت در همهپرسی، آن است که شرکتکننده تابع کشوری باشد که همهپرسی در آن انجام میشود و این حق همه افراد تابع کشور است.هیچکس نمیتواند شهروندی را از شرکت در همهپرسی منع کند. زیرا آن موضوع آنقدر مهم است که تأیید یا نفی آن بر سرنوشت همه اتباع کشور تأثیرگذار خواهد بود. حال، اگر قرار است در کردستان عراق همهپرسی برای جدایی صورت پذیرد، از آنجا که هنوز نتیجه آن معلوم نشده است، مردم کردستان که درحالحاضر فقط بخشی از شهروندان کشور عراق هستند، نمیتوانند رأیگیری را منحصر به خود کرده و دیگر شهروندان عراقی را از رأیدادن محروم کنند. از این گذشته، اگر چنین کاری مجاز باشد، دیگر شهروندان غیرکرد نیز میتوانند یک همهپرسی ایجاد کرده و طی آن رأی بدهند که کردستان #عراق مجاز نیست مستقل شود. اگر این دیدگاه بهعنوان یک اصل در میان جامعه جهانی جا بیفتد، دیگر جنبشهای جدایی خواهانه در سایر نقاط جهان هم حل خواهد شد. اگر در دوران پهلوی نیز چنین اصلی رعایت میشد، کار به آنجا نمیرسید که گفته شود برای استقلال بحرین از خود مردم بحرین نگرخواهی میکنیم، در حالی در قضیه بحرین، اگر هم تصمیم بر همهپرسی بود، باید از همه #ملت_ایران پرسیده میشد و نه تنها مردم #بحرین؛ که البته حتی آن هم انجام نشد و از شماری "شیوخ عرب" بحرین، به نام نماینده همه بحرینیها پرسش به عمل آمد و نتیجه نافرجام جداسازی بحرین به کل ملت ایران تحمیل شد.
*استادیار دانشگاه
و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک
روزنامه شرق، شماره ٢٩٥٧، پنجشنبه ١٦ شهریور ١٣٩٦، صفحه ٦
مقاله کامل در:
ht
میرمهرداد میرسنجری*
بهرغم تبلیغ ادعاهای دروغین انیرانیان، وضعیت تاریخی- همبودگاهی کردهای ساکن ایران بههیچروی نباید با #کردها در سه کشور دیگر در یک قیاس قرار گیرد چراکه هموندی چندهزارساله کردها در بستر تمدن #آریایی، شاکله سترگ تاریخی، فرهنگی، نژادی و زبانی را شکل داده که فجایع عظیم تاریخی همچون تازش اسکندر و رومیان و #جنگ_چالدران و سپس ستمهای عثمانی و ترکیه و رژیم بعثی ایراک و... هم نتوانسته ریشههای این پیوند را از هم بگسلد.
براساس اسناد تاریخی، کردستان از سال ٦١٢ پیش از میلاد تا سده ١٥ پس از میلاد، یعنی چیزی در حدود دوهزار سال، بخشی جدانشدنی از ایران بزرگ فرهنگی بودهاند.
یکی از قدیمیترین اخباری که درباره کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگلی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، گیتاشناس و کهننگار یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی (٤٠١-٤٠٠ پیش از میلاد مسیح) با یونانیان باستان [در منطقه اربلا (اربیل یا هولر امروزی)] شرح میدهد که منجر به شکست ارتش ١٠هزارنفره یونان شد.
در زمان #ساسانیان، ایراک(عراق) امروزی به نام بخشی از ایران بزرگ به نام سرزمین «سورستان» یا «دل ایرانشهر» نامیده میشد که این سرزمین، به دوازده استان و ۶۰ تسو (شهرستان) بخش شده بود که سرزمین امروزی کردستان عراق در استان «شادپیروز» ایران قرار داشت و اپاخترباختری(شمالغربی) کردستان ایراک هم استان «بالا» نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان #شادپیروز (#کردستان_عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا (اربیل یا هولیر امروزی)، گرمیان (کرکوک امروزی) و آشب (عمادیه امروزی).
پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی مینویسد: «کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند...» و زبان کردی بهعنوان یکی از کهنترین گویشهای #ایران_باستان شناخته شده است. هویت قوم #کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده است. جنگ چالدران در ١٥١٤ میلادی (٥٠٣ سال پیش)، پیوندهای هزارانساله دوسوم کردستان را با سرزمین نیاکانی، یعنی ایران، قطع کرد. در این نبرد، ارتش ایران با کمتر از ٢٧هزار نفر در برابر ارتش ١٢٠هزار نفره عثمانی که به توپخانه و سلاحهای آتشین مجهز بودند، قهرمانانه مقاومت کرد و شکست خورد و اینگونه، بخشهای وسیعی از ٢٠ امارت کردنشین (که دوسوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل میدادند)، بهویژه حاکمنشین بدلیس، در قلمرو عثمانی قرار گرفت. البته بعدها شاهعباس کبیر و نادرشاه افشار توانستند بخشهایی از این سرزمینها را به مام میهن بازگردانند، ولی بیکفایتی پادشاهان قاجار بهویژه فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار و دسایس استعمار انگلیس و روسیه سبب شد بخشهای وسیعی از کردستانات و میانرودان (ازجمله؛ کربلا، نجف و بغداد) مجددا از قلمرو ایران جدا شده و به عثمانی ملحق شوند.
آنچه در همهپرسی زودآمد (قریبالوقوع) استقلال شادپیروز (اقلیم کردستان) باید مورد توجه قرارگیرد این است که همهپرسی یعنی پرسش از شهروندان یک کشور برای تصمیمگیری درباره یک موضوع مهم. نخستین شرط شرکت در همهپرسی، آن است که شرکتکننده تابع کشوری باشد که همهپرسی در آن انجام میشود و این حق همه افراد تابع کشور است.هیچکس نمیتواند شهروندی را از شرکت در همهپرسی منع کند. زیرا آن موضوع آنقدر مهم است که تأیید یا نفی آن بر سرنوشت همه اتباع کشور تأثیرگذار خواهد بود. حال، اگر قرار است در کردستان عراق همهپرسی برای جدایی صورت پذیرد، از آنجا که هنوز نتیجه آن معلوم نشده است، مردم کردستان که درحالحاضر فقط بخشی از شهروندان کشور عراق هستند، نمیتوانند رأیگیری را منحصر به خود کرده و دیگر شهروندان عراقی را از رأیدادن محروم کنند. از این گذشته، اگر چنین کاری مجاز باشد، دیگر شهروندان غیرکرد نیز میتوانند یک همهپرسی ایجاد کرده و طی آن رأی بدهند که کردستان #عراق مجاز نیست مستقل شود. اگر این دیدگاه بهعنوان یک اصل در میان جامعه جهانی جا بیفتد، دیگر جنبشهای جدایی خواهانه در سایر نقاط جهان هم حل خواهد شد. اگر در دوران پهلوی نیز چنین اصلی رعایت میشد، کار به آنجا نمیرسید که گفته شود برای استقلال بحرین از خود مردم بحرین نگرخواهی میکنیم، در حالی در قضیه بحرین، اگر هم تصمیم بر همهپرسی بود، باید از همه #ملت_ایران پرسیده میشد و نه تنها مردم #بحرین؛ که البته حتی آن هم انجام نشد و از شماری "شیوخ عرب" بحرین، به نام نماینده همه بحرینیها پرسش به عمل آمد و نتیجه نافرجام جداسازی بحرین به کل ملت ایران تحمیل شد.
*استادیار دانشگاه
و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک
روزنامه شرق، شماره ٢٩٥٧، پنجشنبه ١٦ شهریور ١٣٩٦، صفحه ٦
مقاله کامل در:
ht
۳.۵k
۲۹ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.